قلابک

لغت نامه دهخدا

قلابک. [ ق َل ْ لا ب َ ] ( ص مصغر ) مصغر قلاب. آنکس که زر و سیم مغشوش و ناسره به نام پادشاه طراز کند و رواج دهد:
دشمن روزند این قلابکان
عاشق روزند این زرهای کان.مولوی ( مثنوی چ اسلامیه دفتر 2 ص 112 ).

فرهنگ عمید

آن که زر و سیم ناسره سکه بزند. دشمن روز ند این قلابکان / عاشق روزند آن زرهای کان (مولوی: ۲۰۵ ).

جمله سازی با قلابک

دشمن روزند این قلابکان عاشق روزند آن زرهای کان
بزرگ‌ترین گونه از شترزنک‌ها می‌تواند تا ۱۲ تا ۱۵ سانتی‌متر (شامل پاها) رشد کند. بدن شترزنک‌ها از دو بخش شکم و سر تشکیل شده و از قلابک‌های بزرگ و نیرومندی نیز برخوردارند که از آن‌ها برای تولید صدا نیز استفاده می‌کنند. در قسمت دهان آرواره‌های این موجود به مراتب از رتیل‌های معمولی بزرگ‌تر است شکل آرواره‌ها شبیه به دو قیچی با لبه‌های دندانه دار است که به وسیله آن شکار را تکه‌تکه و خرد می‌کند، بیشتر شترزنک‌ها ساکن نواحی بیابانی هستند و فراوانی آنها در خاورمیانه بیشتر از دیگر نقاط کره زمین است و عمدتاً از بندپایان و مهره‌داران کوچک تغذیه می‌کنند.