فخرالدین حجازی متولد بهمن ۱۳۰۸ و درگذشته ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۶ نخستین منتخب از حوزه تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی ایران و نماینده این شهر در دورههای دوم و سوم مجلس بود. او یکی از سخنرانان مذهبی فعال پیش از انقلاب ایران به شمار میرفت و در حسینیه ارشاد از سخنرانان پرطرفدار بود. فخرالدین حجازی در سال ۱۳۰۸ در شهر سبزوار به دنیا آمد. پدرش، شیخ محمد حجازی، از روحانیون معتبر این شهر بود. او پس از دریافت دیپلم کارشناسی در رشته ادبیات از دانشگاه فردوسی، به تحصیلات حوزوی نیز پرداخت. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی، به تدریس در دبیرستانهای سبزوار مشغول شد. حجازی از دوران دانشجویی، شاگرد محمدتقی شریعتی بود و در درسهای اسلامی و تفسیر قرآن او شرکت میکرد. همچنین، رابطه نزدیکی با علی شریعتی داشت. حجازی فعالیتهای سیاسی خود را از دوران نخستوزیری مصدق در انجمن تبلیغات اسلامی مشهد آغاز کرد. در این زمان، او به همراه یارانش هفتهنامهای به نام جلوه حقیقت در سبزوار منتشر کردند که امتیاز آن به پدر حجازی تعلق داشت. پس از سقوط مصدق، او مدتی در شهر رشت تبعید شد و سپس از سبزوار به مشهد منتقل گردید. در این شهر، علاوه بر تدریس در دبیرستانهای مشهد، به تدریس در دبیرستان آستان قدس رضوی و فعالیت در این مؤسسه نیز پرداخت. حجازی به مانند دیگر فعالان مذهبی مشهدی، به سید محمدهادی میلانی نزدیک بود. پس از اینکه از همکاری با ساواک و تبلیغ برای نظام پهلوی در آستان قدس خودداری کرد، به توصیه میلانی به تهران رفت. در آنجا با حمایت مالی میلانی، مؤسسهای انتشاراتی به نام بعثت برای چاپ کتابهای مذهبی تأسیس کرد. از زمان اقامت در مشهد، به دلیل قدرت بیان و تسلطش بر سخنوری، به عنوان یکی از سخنرانان مشهور مذهبی شناخته شد. پس از انتقال به تهران، علاوه بر تدریس در دبیرستان، به سخنرانیهای مذهبی نیز پرداخت و از نخستین سخنرانان حسینیه ارشاد بود. فخرالدین حجازی به خاطر سخنرانیهای تند و آتشینش در انتقاد از وضعیت سیاسی، شهرت زیادی پیدا کرد.
فخرالدین حجازی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] حجازی، فخرالدین، خطیب مذهبی، نویسنده و نماینده مجلس شورای اسلامی می باشد.
وی در ۱۳۰۸ش در سبزوار متولد شد.
پدر
پدرش، حاج شیخ محمد حجازی، از روحانیان سبزوار بود.
تحصیلات
فخرالدین حجازی ضمن کار، تحصیل کرد و دیپلم گرفت و در ۱۳۲۸ش در وزارت فرهنگ استخدام شد.
جملاتی از کلمه فخرالدین حجازی
این اثر تا کنون دو بار به فارسی ترجمه شدهاست. یک بار با عنوان «شگفتی های نهج البلاغه» به قلم فخرالدین حجازی، و بار دیگر بنام «بخشی از زیبایی های نهج البلاغه» توسط محمد رضا انصاری.