همچنين استقلال روح، از دو آيه ذيل، كاملا آشكار است كه منكران معاد مى گفتند: (آياوقتى كه مرديم و پوسيديم و در زمين گم شديم باز در خلقت جديدى خواهيم بود؟! (( وقالوا اذا ضللنا فى الارض ءانا لفى خلق جديد )) (95)
نخست مى گويد: (آنها گفتند آيا هنگامى كه ما مرديم و خاك شديم و در زمين گم شديم،آفرينش تازه اى خواهيم يافت )؟! (و قالوا اذا ضللنا فى الارض ائنا لفى خلق جديد).
و اين همان حقيقتى است كه از آيه (و قالوا ءاذا ضللنا فى الارض ءانا لفى خلق جديدبل هم بلقاء ربهم كافرون قل يتوفاكم ملك الموت الذى وكل بكم ) هم استفاده مى شود. پس آنكه ملائكه در حين مرگ او را مى گيرند آن انسان است، و آنچه در قبر متلاشى مى شود و مى پوسد، آن بدن انسان است، نه خود انسان.
(نكس روس ) به معناى سر به پايين انداختن است و مراد از مجرمين - به قرينهذيل آيه - خصوص منكرين معاد است، و به همين جهت لام در آن خالى از معناى عهد نيست، درنتيجه اين معنا را به آيه مى دهد كه: اگر ببينى مجرمين مذكور و معهود را، كه منكر معادبودند و مى گفتند: (ءاذا ضللنا فى الارض...)، چگونه سر به پايين انداخته اند...
پس از آنچه گذشت دو مطلب روشن گرديد، اول اينكه آيه(قل يتوفيكم...) متصل است به آيه (ءاذا ضللنا فى الارض...)، و پاسخى استكه اشكال كفار را باطل، و شبهه آنان را درباره معاد دفع مى كند.
و اگر جواب (اذا) حذف شده براى اين است كه اشاره كند به اينكه آنقدر عجيب است كهاصلا گفتنى نيست، چون عقل هيچ صاحب عقلى آن را نمى پذيرد، و اين آيه همان مضمونى راافـاده مـى كـنـد كـه آيـه (و قـالوا ءاذا ضللنا فى الارض ءانا لفى خلق جديد) آن راافاده مى كند.