شیر مردان
جمله سازی با شیر مردان
شیر مردان از آن حصار بتیر شیر افلاک را کنند شکار
امید از من ببر ای شیر مردان مرا آزاد کن از بهر یزدان
می عشقش به شیر مردان ده دُرد دردش به دردمندان ده
گه رزم چون شیر مردان بود گه بزم او شاد و خندان بود
که ای شیر مردان کوفه دیار نوشته مرا مسلم نامدار
شیر مردان اندرین دیر مجاز دست همت بگسلانند از نیاز