شاد و شنگول

فرهنگ معین

(دُ شَ ) (ص مر. ) بشاش و سرحال.

ویکی واژه

بشاش و سرحال.

جمله سازی با شاد و شنگول

تجمل گرايى، بيش از آنكه راحتى بياورد، ناراحتى مى آفريند و به جاىآرامش، زندگيها را دستخوش آشفتگيها و زلزله هاى ويرانگر مى سازد. در وراىبسيارى از چهرهاى به ظاهر شاد و شنگول طبقات مرفه و تشريفاتى، غمى سنگين واضطرابى دايمى نهفته است.