سلب عموم

سَلْبِ عُموم یکی از اصطلاحات بنیادین در علم منطق به‌شمار می‌رود که به معنای نفی عمومیتِ ثبوتِ محمول برای موضوع، و نیز نفی دوام و استمرار در پیوند یا گسست میان مقدّم و تالی در قضایای شرطیه است. این مفهوم در برابر ایجاب کلی قرار دارد و در هر دو نوع قضیه‌ی حملیه و شرطیه کاربرد دارد. در واقع، سلب عموم بیانگر آن است که رابطه‌ای کلی و همیشگی بین موضوع و محمول، یا بین دو جزء قضیه‌ی شرطیه، برقرار نیست.

در قضایای حملیه، ایجاب کلی به ثبوت محمول برای تمامی افراد موضوع یا در همه‌ی احوال و شرایط دلالت دارد؛ مانند همه‌ی انسان‌ها حیوان هستند یا انسان همواره می‌خندد. در مقابل، سلب عموم به نفی این عمومیت می‌پردازد و نشان می‌دهد که محمول برای همه‌ی افراد موضوع یا در همه‌ی اوقات ثابت نیست؛ به‌طور مثال، همه‌ی حیوانات انسان نیستند یا انسان همیشه در حال حرکت انگشتان نیست. بنابراین، سلب عموم در اینگونه قضایا، قید کلیت را رد می‌کند، بدون آن‌که لزوماً وجود مطلق محمول برای موضوع را نفی نماید.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سلب عموم یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای نفی عمومیت ثبوت محمول برای موضوع، و نفی دوام اتصال یا انفصال میان مقدم و تالی است.
سلب عموم، مقابل ایجاب کلی است. مفاد ایجاب کلی در قضیه حملیه، ثبوت محمول برای موضوع برای همه افراد یا احوال است؛ مثل: کلّ انسانٍ حیوانٌ، الانسانُ ضاحکٌ دائماً، همه انسان ها حیوان اند و همیشه انسان ناطق است. معنای مطابقی سلب عموم در قضیه حملیه، نفی ثبوت محمول برای موضوع برای همه افراد یا احوال است؛ مثل: لیس کلّ حیوانٍ انساناً، لیس دائماً الانسانُ متحرّکَ الاصابع، همه انسان ها کاتب نیستند و همیشه انسان خواب نیست. مفاد ایجاب کلی در قضیه شرطیه، دوام اتصال یا انفصال میان مقدم و تالی در همه اوضاع و احوال است؛ مثل: همیشه اگر انسان خواب باشد هشیار نیست. سلب عموم در قضیه شرطیه بر نفی دوام زمانی یا احوالیِ اتصال یا انفصال میان مقدم و تالی دلالت دارد؛ مانند: لیس کلّما کان الانسان متحرّک الاصابع کان کاتباً. 
سلب کلی و جزئی
سلب عموم، هم با سلب کلی، یعنی عموم سلب و هم با سلب جزئی سازگار است و بر هیچ یک به طور معیّن دلالت ندارد. از غالب ادواتی که بر مطلق سلب دلالت دارند می توان برای افاده سلب عموم بهره برد و به ادوات خاصی اختصاص ندارد. آنچه سبب افاده سلب عموم یا عموم سلب می شود نحوه قرار گرفتن ادوات است که در ابتدا یا انتها و قبل یا بعد از سور قضیه واقع شود و در هر زبانی، قاعده مخصوص به خود را دارد.

جمله سازی با سلب عموم

نكته: اگر مقصود از اول كافر اين باشد كه هيچ كدام شما اول كافر نباشد: لايكن كلّ واحد منكم اءول كافر معناى عموم سلب را به همراه دارد و نه سلب عموم را تا تجويزى براى بعض باشد؛ نظير: لاتطعكل حلاف مهين (158) كه گرچه موهم سلب عموم است، ولى طبق شاهد عقلى و نقلى منظورعموم سلب است.