حزوب

لغت نامه دهخدا

حزوب. [ ح َزْ ز ] ( اِخ ) از اعلام مردان است.

جمله سازی با حزوب

گرچه از نماز به عنوان تكيه گاه مقاومت در برابر رفتار تلخ و گفتار گزنده مشركانياد نشده، ليكن از وحدت سياق و تناسب حكم و موضوع مى توان تاءثير آن را در كمكردن يا از بين بردن فشار سياسى و مانند آن كه از جبهه مخالفان اسلام وارد مى شد،استظهار كرد. از اين رو حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله هنگام حزوب حادثه ونزول سانحه غمبار، گذشته از شكيبايى، به نماز پناه مى برد. در بحث روايى به اينمطلب اشاره خواهد شد.
ب: انبياى خدا پيش گامان عمل به اين سنّت بوده اند؛ چنان كه خاتم آنان حضرت محمدبنعبداللّه صلى الله عليه و آله در اين جهت نيز اسوه ديگران بوده است و اميرالمؤ منين علىبن ابى طالب عليه السلام همانند رسول گرامى هنگام حزوب سانحه سنگين از نماز كمكمى گرفت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال مکعب فال مکعب فال نوستراداموس فال نوستراداموس