جفال

واژه‌ی جُفال در زبان عربی، بر وزن فعال، دارای معانی متعدد و کاربردی است که در منابع معتبر لغوی به آن پرداخته شده است. از جمله این معانی می‌توان به کَفکِ شیر اشاره کرد که به ماده‌ای جامد و چرب بر سطح شیر دلمه‌بسته شده اطلاق می‌گردد. همچنین، این واژه برای توصیف هر چیز بسیار فراوان و انبوه به کار می‌رود و در این معنا بیان‌کننده کثرت و زیادی است.

در حوزه‌ی صنایع دستی و منسوجات، جُفال به پشم یا صوف بسیار زیاد و انبوه گفته می‌شود. افزون بر این، این لغت در توصیف پدیده‌های طبیعی نیز کاربرد دارد و به آبی که سیل با خود آورده و به صورت گسترده جاری شده است، اطلاق می‌گردد. این معنا نشان از حجم عظیم و گسترده‌ی چیزی دارد. یکی از معانی خاص‌تر این واژه، سَرجوشِ دیگ است که به مواد اولیه و گاهی فوم یا چربی‌هایی که بر سطح غذا در حین پختن در دیگ ظاهر می‌شوند، اشاره دارد. برای کسب اطلاعات دقیق‌تر و جامع‌تر در مورد این واژه و مشتقات آن، می‌توان به مدخل جَفاله در فرهنگ‌های معتبر لغت مراجعه نمود.

لغت نامه دهخدا

جفال. [ ج ُ ] ( ع اِ ) کفک شیر. || هر چه به بسیاری وصف کنند آنرا. || صوف بسیار. || موی بسیار. آب آورد سیل. ( منتهی الارب ). || سرجوش دیگ. ( آنندراج ). رجوع به جفاله شود.

جمله سازی با جفال

این روستا در دهستان جفال قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۰ نفر (۱۹خانوار) بوده‌است.
این روستا در دهستان جفال قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۷ نفر (۱۰خانوار) بوده‌است.
این روستا در دهستان جفال قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۷۵ نفر (۱۰۶خانوار) بوده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
آهنگر
آهنگر
ممنون
ممنون
لسان الغیب
لسان الغیب
عمیق
عمیق