جاحل

لغت نامه دهخدا

جاحل. [ ح ِ ] ( اِخ ) ابومحمد صدفی. از راویان است و ابن ربیع گفته است تا آنجا که من میدانم بجز اهل مصر کسی از وی روایت نکرده است. ( حسن المحاضره فی اخبار مصر و القاهره ص 85 ).
جاحل. [ ح ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از جَحْل.بر زمین زننده: جحَله؛ بر زمین زد او را. ( منتهی الارب ).

جمله سازی با جاحل

💡 ه:جريان مشكّك بودن مقام شفاعت دو مطلب را در اين جاحل مى كند: يكى نيل مؤ من به مقام شافع شدن و ديگرى تفاوت مؤ منان از لحاظ قلمروشفاعت.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جوجو یعنی چه؟
جوجو یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز