تعرج
دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
عرج (۱۰ بار)
بالا رفتن.. عَرَج (بر وزن فرس) آن است که یکی از دو پا از دیگری بلند باشد و یا به یکی آسیبی برسد و شخص را لنگ کند اگر خلقتی باشد به شخص اعرج گویند و اگر عارضی باشد عارج (اقرب). بر نابینا و لنگ حرجی نیست. اعرج دو بار در قرآن آمده: نور 61 - فتح:17. معارج: جمع معرج محل عروج مثل نردبان و غیره. معراج نیز اسم مکان است جوهری گفته: «اَلْمِعْراجُ السُّلَّمُ وَ مِنْهُ لَیْلَةُ الْمِعْراجِ وَ الْجَمْعُ مَعارِجُ وَ مَعاریجُ» نگارنده گوید: احتمال دارد مصدر میمی هم باشد. *. درباره این آیه مطلبی که قابل قبول و اطمینانآور باشد تا آنجا که من میدانم نگفتهاند. در آیه مدّت آمدن امر و ماندن آن در زمین مطرح نیست فقط مدت عروج آن به سوی خدا هزار سال است. مثلاً انسانی در مدت معین از خاک به نطفه و جنین مبدل میشود و چون متولد شد مدّتی معین در زمین زندگی میکند و آنگاه که مرد در مدت چهل سال به طور کلّی پوسیده و به خاک مبدّل میشود. مراد از تدبیر امر گرداندن و اداره امور کاینات و نظام جهان است و ظاهراً مدّت تدبیر عمر دنیا و رسیدن قیامت است و چون قیامت رسید در عرض هزار سال این تحویل و تحوّل و تغییر و تغیّر به تدریج از بین میرود و پس از هزار سال ابدیّت و ثبات جای کهولت را میگیرد و وضع آخرت جاویدان تثبیت میگردد علی هذا عروج امر در عرض هزار سال یکی از مواقف قیامت است والله العالم. *. خدا ذیالمعارج و صاحب معرجها است ظاهراً مراد آن است که ملائکه و اعمال عباد از معرجهای به خصوصی سوی خدا عروج میکنند چنانکه فرموده:. به نظر میآید مراد از «تَعْرُج» حال است یعنی الان عروج میکنند و مراد از «فی یَوم» یوم فعلی و دنیاست کسی که روز جمعه کاری میکند میتواند بگوید: «افعل فی یوم الجمعة» یعنی این کار امروز که جمعه است میکنم و مراد از «خَمْسینَ اَلْفَ سَنَةٍ» عمر این جهان است و چون عروج تمام شود قیامت بر پا شود و آن وقت ملائکه در اطراف آسمانها میشوند. و در حول عرش میشوند. ولی فعلاً در درون جهان و در حال عروج اند چنانکه در «رجا» گذشت و مدّت عروج مدت عمر جهان است. در کتاب آغاز و انجام جهان ص:144 تا 147 درباره این آیه و آیات دیگر بحث کرده عمر زمین و آسمانها را به هیجده میلیارد سال رسانده است.
جمله سازی با تعرج
معناه منها خلقتنى يعنى من التراب، و رفع راءسك من السجود معناه: منها اخرجتنى والسجدة الثانية: و اليها تعيدنى، ورفع راءسك من السجدة الثانية: و منها تخرجنىتارة اخرى و معنى قوله سبحانه ربى الاعلى فسبحان انفة لله ربى و خالقى، والاعلىاى علا و ارتفع فى سماواته حتى صار العباد كلهم دونه وقهرهم بعزته و من عندهالتدبير و اليه تعرج المعارج
در اينجا اين سؤ ال پيش مى آيد كه در آيه 4 سوره معارج در موردطول روز قيامت مى خوانيم: تعرج الملائكة و الروح اليه فى يوم كان مقداره خمسين الفسنة: (فرشتگان و روح به سوى او عروج مى كنند در روزى كه پنجاه هزارسال است ) چگونه مى توان ميان آيه مورد بحث كه مقدار آن را فقط يكهزارسال تعيين مى كند و آيه سوره معارج جمع كرد؟
و خداى سبحان امر روح را به اوصاف مختلفى توصيف فرموده يكى اينكه آن را بهتنهائى ذكر كرده مانند آيه (يوم يقوم الروح و الملائكة صفا و نيز مانند تعرج الملائكةو الرّوح اليه...).
تعرج الروح الیه و الملک من عروج الروح یهتز الفلک
تعرج الملئكه و الروح اليه فى يوم كان مقداره خمسين الف سنه
هکذی تعرج و تنزل دائما ذا فلا زلت علیه قائما