بویندگی

کلمه بویندگی در زبان فارسی به معنای داشتن بو یا برخورداری از رایحه و عطر است. این واژه برای توصیف حالتی به کار می‌رود که در آن یک شیء، ماده یا محیط، بوی مشخصی از خود منتشر می‌کند. بویندگی می‌تواند شامل انواع مختلف بوها باشد؛ از بوی خوش و مطبوع گرفته تا بوی نامطبوع و ناخوشایند. با این حال، در اغلب موارد و به ویژه در متون ادبی و توصیفی، این واژه بیشتر برای اشاره به بوهای خوشایند و معطر به کار می‌رود که حس خوشایندی را به انسان منتقل می‌کنند.

به طور کلی بویندگی به معنای داشتن بو، رایحه یا عطر است و این ویژگی می‌تواند مثبت یا منفی باشد، اما غالباً در معنایی مثبت و دلپذیر به کار می‌رود. این واژه بیانگر یکی از ویژگی‌های حسی مهم است که نقش اساسی در تجربه و ادراک انسان از محیط پیرامون دارد.

لغت نامه دهخدا

بویندگی. [ ی َ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) بوی داشتن. دارای رایحه و عطر بودن:
در آن گلستان چشمه روشن است
خوش آبی ببویندگی چون گلاب.اسدی.

جملاتی از کلمه بویندگی

در آن گلستان چشمه ای روشن آب خوش آبی به بویندگی چون گلاب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال اعداد فال اعداد فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت