ام توبه

لغت نامه دهخدا

ام توبه. [ اُ م م ِ ب َ ] ( ع اِ مرکب ) مورچه. ( از المرصع ).

فرهنگ فارسی

مورچه

جمله سازی با ام توبه

زشرب باده زاهد می دهد پیوسته ام توبه به عالم بی مروت تر، از این کافر نخواهد شد
دروغ است کی کرده ام توبه از می من و توبه از می، ز می توبه هی هی
318- توبه از نماز و روزه الهى ! از نماز و روزه ام توبه كردم به حقاهل نماز و روزه ات توبه اين نااهل را بپذير! (321)
اهل تزویر بر آنند که تائب شده ام توبه بر من نتوان بست به بهتان صریح
دارم گناه پر خطر ولیک کرده ام توبه از آن گناه هزاران هزار باد
الهى ! از نماز و روزه ام توبه كردم به حقاهل نماز و روزه ات توبه اين نااهل را بپذير! (321)