ننشستن مصدری است منفی که از پیشوند منفیساز «نـ» و مصدر نشستن تشکیل شده است. این واژه در زبان فارسی بهصورت نَنِشستَن تلفظ میشود و به معنای عمل نکردن به حالت نشستن یا برنخاستن است. این ساختار دستوری بهطور مشخص در مقابل معنای مصدر مثبت نشستن قرار میگیرد و مفهوم عدم یا نفی آن را میرساند. در متون ادبی و دستور زبان فارسی، این گونه مصدرهای منفی برای بیان حالت منفی یا عدم انجام فعل بهکار میروند. برای نمونه، میتوان گفت: او در آن جلسه ننشست که به معنای او در آن جلسه ننشست و حاضر به شرکت نبود است. این شکل از فعلسازی در فارسی نشاندهندهٔ ظرافت و توانایی زبان در ساخت معانی متضاد با استفاده از پیشوندهای ساده است. برای دریافت اطلاعات بیشتر دربارهٔ این واژه، معانی استعاری، کاربردهای تاریخی و نمونههای دیگر از متون کهن و معاصر، میتوان به مدخل نشستن در فرهنگهای معتبر فارسی یا منابع دستور زبان مراجعه نمود. این گونه بررسیها به درک بهتر سیر تحول معنایی و نحوهٔ استفاده از افعال منفی در دورههای مختلف زبانی کمک خواهد کرد.
ننشستن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
جمله سازی با ننشستن
از کشاکش نیست ایمن یک نفس، فرصت شمار کار ریگ شیشهٔ ساعت ز پا ننشستن است
به وادیی که فروشد غبار ما ننشستن ز گرد باد رسد تا بهنقش پا ننشستن