مهیار

این نام یک اسم پسرانه فارسی است که دارای معانی و تاریخچه‌های فرهنگی و تاریخی خاصی می‌باشد. در زیر به توضیحات بیشتری درباره این اسم و معانی آن پرداخته می‌شود:

معنی و ریشه نام

مهیار به عنوان نام یک پهلوان ایرانی در ادبیات فارسی شناخته می‌شود. نام او در گرشاسب‌نامه اسدی طوسی آمده است، که نشان‌دهنده اهمیت تاریخی و فرهنگی این شخصیت در ادبیات ایران است. او در دو جنگ مهم گرشاسب با لشکر بهو حضور دارد.

نقش در آیین مهرپرستی

در آیین مهرپرستی، مهیار به عنوان پیشوا و راهبر شناخته می‌شود. مهرپرستی یا میترائیسم یک آیین باستانی ایرانی است که بر اساس پرستش ایزد میترا (یا مهر) شکل گرفته است. این ایزد به عنوان نماد عهد و پیمان، روشنایی، جنگاوری و پاکی مورد پرستش قرار می‌گرفته است.
میترائیسم به عنوان یک آیین سربازی شناخته می‌شود و ویژگی‌هایی مانند راست‌گویی و درست‌پیمانی از مهم‌ترین اصول آن است. در این آیین، نوآموزان باید از آزمایش‌های سختی عبور کنند و مهیار نقش مهمی در آموزش و هدایت این نوآموزان ایفا می‌کند.

شاعر و کاتب ایرانی

یکی دیگر از شخصیت‌های مهم با این نام، مهیار دیلمی است که شاعر و کاتب عربی ایرانی بود. او زرتشتی بود و سپس به اسلام گرایید و به مذهب شیعه پیوست. وی به خاطر فخرگویی و خوش‌نویسی در شعر شهرت داشت و اشعار او شامل مضامین مختلفی از جمله مسائل کلامی شیعه بود. دیوان اشعار او در چندین جلد منتشر شده و او به عنوان یکی از بزرگ‌ترین شعرای ادب عربی شناخته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

مهیار. [ م َهَْ ] ( اِ ) نامی از نامهای مردان. ماهیار.
مهیار. [ م َهَْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش حومه شهرستان شهرضا، واقع در 20هزارگزی شمال شهرضا. متصل به شوسه اصفهان به شهرضا. دارای 1261 تن سکنه. آب آن از قنات است. کاروانسرای شاه عباسی دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).
مهیار. [ م َهَْ ] ( اِخ ) ابن مرزویه، مکنی به ابوالحسن. کاتب فارسی دیلمی شاعر مشهور. متوفی در 428 هَ. ق. معاصر سید رضی است و به عربی شعر می سروده است. دیوانی دارد. درباره او گفته اندکه جامع فصاحت عرب و معانی عجم بوده است. برخی او را ایرانی الاصل می دانند که در بغداد متولد شده و منزل او در درب ریاح در کرخ بوده است و همانجا درگذشته. وبرخی نوشته اند که او در دیلم متولد شد و در بغداد برای ترجمه مطالب از فارسی به عربی به استخدام درآمدو مجوسی بود و به سال 394 هَ. ق. نزد شریف رضی اسلام آورد و شعر و ادب را نیز نزد وی آموخت و گویند او در مذهب تشیع راه غلو پیش گرفت و برخی صحابه را سب می نمود. ( از الاعلام زرکلی ج 8 ص 264 ). مهیار در شب یک شنبه پنجم جمادی الثانیه 428 هَ. ق. درگذشته است. رجوع به مقدمه دیوان او چ مصر سال 1344 هَ. ق. شود.

فرهنگ فارسی

کیلومتری شمال شهرضا واقع است. جلگه و معتدل است و ۱۲۶۱ تن سکنه دارد. محصولش غلات پنبه خربزه و هندوانه میباشد. ابوالحسن یا ابوالحسین ابن مرزویه دیلمی ( ف. ۴۲۶ یا ۴۲۸ ه.ق. ) از کاتبان و
ابن مرزویه مکنی به ابوالحسن کاتب فارسی دیلمی شاعر مشهور.

فرهنگ اسم ها

اسم: مهیار (پسر) (فارسی) (تلفظ: mah yār) (فارسی: مَهيار) (انگلیسی: mah yar)
معنی: ماهیار، نام پهلوان ایرانی، ( اَعلام ) ) پیرمردی مهمان نواز در روزگار بهرام گور، ) پهلوان ایرانی که نام او دو بار در گرشاسب نامه ی اسدی طوسی آمده، اول در جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو، دوم در جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو، ) مهیار دیلمی: [قرن هجری] شاعر عرب زبان ایرانی، از شاگردان شریف رضی، ( = ماهیار )

جملاتی از کلمه مهیار

بُزن آباد جدید یا بُزن آباد روستایی در دهستان مهیار بخش مرکزی شهرستان قائنات استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۵۶۹ نفر (در ۱۴۶ خانوار) بوده‌است.
اَچونی روستایی در دهستان مهیار بخش مرکزی شهرستان قائنات استان خراسان جنوبی ایران است.

چندر بدن را دریای وفاداری موج زن گردید و کشتی شکیبائی قرین شکن در طلب مرد راه نزد شاه فرستاد شاه نزد او مرده را فرستاد جامه کفر بر تن چاک زد و از بت پرستی رسته زنار گسست علم ایمان بربام افلاک زد قالب تهی کرد و به مهیار پیوست.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم