لغت نامه دهخدا
مقاطر. [ م َ طِ ] ( ع اِ ) ج ِ مقطر ( ناظم الاطباء ) و مِقطَرة. ( اقرب الموارد ). رجوع به مقطر و مقطرة شود.
مقاطر. [ م ُ طِ ] ( ع ص ) چکاننده آب و مثل آن. ( غیاث ).
مقاطر. [ م َ طِ ] ( ع اِ ) ج ِ مقطر ( ناظم الاطباء ) و مِقطَرة. ( اقرب الموارد ). رجوع به مقطر و مقطرة شود.
مقاطر. [ م ُ طِ ] ( ع ص ) چکاننده آب و مثل آن. ( غیاث ).
💡 سر سبزی شکوفه ی بستانسرای فضل از رشحه ی مقاطر اقلام ما بود