مخدود

واژه مخدود در زبان فارسی به معنای شتر یا حیوانی است که بر روی صورتش داغ یا نشانه‌ای خاص داشته باشد. این نشانه‌ها یا داغ‌ها که معمولاً به صورت علامت‌های مشخص و قابل تشخیص روی بدن حیوانات زده می‌شوند، کاربرد مهمی در شناسایی مالک یا قبیله دارند. به عبارت دیگر، این داغ‌ها به عنوان نوعی علامت مالکیت یا هویت قبیله‌ای به کار می‌روند تا از گم شدن حیوانات جلوگیری شده و تشخیص آن‌ها در میان گله‌های بزرگ آسان‌تر شود.

در فرهنگ‌های سنتی و عشایری، داغ زدن بر روی حیوانات از جمله شترها، گاوها یا گوسفندان، روشی رایج و مرسوم برای ثبت مالکیت بوده است. این داغ‌ها با ابزارهای داغ زن مخصوص و در نقاطی مانند صورت، گردن یا بدن حیوان ایجاد می‌شوند. مخدود به طور خاص به شتری گفته می‌شود که این نوع داغ یا نشانه بر چهره یا صورتش دیده شود، یعنی جایی که این علامت‌ها به راحتی قابل مشاهده و تشخیص باشند.

لغت نامه دهخدا

مخدود. [ م َ ] ( ع ص ) شتر که بر رخساره وی داغ باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کلمه مخدود

بیشتر سنگ‌های راین در ابتدا رسوب بوده‌اند و عمدتاً در دورهٔ دوونین و کربنیفر در حوضهٔ آبریز هرسینینی راین ته‌نشین شده‌اند. در برخی نقاط آردنس سنگ‌های کهن‌تری مربوط به دوره‌های کامبرین تا سیلورین دیده می‌شود. در شرق توده‌کوه برخی رخنمون‌های مخدود از سنگ‌های اردویسین و سیلورین پایین وجود دارد. سنگ‌های اردویسینی در بخشی از جنوب تاونوس هم بیرون زده‌اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال کارت فال کارت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال انبیا فال انبیا