لغت نامه دهخدا گنبد ازرق. [ گُم ْ ب َ دِ اَ رَ ] ( ترکیب وصفی،اِ مرکب ) کنایه از آسمان است. ( برهان ): این گنبد بیقرار ازرق بربود ز من جمال و رونق.ناصرخسرو.
جمله سازی با گنبد ازرق شب ز دردم، جمله دریا حق گذشت ناله ام از گنبد ازرق گذشت آفتاب گنبد ازرق شود کشتی هش چونک مستغرق شود آن ذات برون ز گنبد ازرق نیست ذاتی است مقید که بجز مطلق نیست ای مرغ طرب بالی بگشای و معلق زن پائی ز سر مستی بر گنبد ازرق زن