پان تورانیسم

پان‌تورانیسم، به دلیل شباهت ظاهری میان دو واژه تور و تورک، موجب بروز تصورات و اشتباهاتی شده است. این تصورات در قرون ۱۳ و ۱۴ هجری منجر به تحریفات و مشکلاتی گردید؛ به ویژه اینکه در برخی منابع، محدوده‌های خیالی با نام‌های توران و ترکستان در آسیای مرکزی معرفی شدند که از نظر جغرافیایی و تاریخی تأیید نشده‌اند. اندیشه پان‌تورانیسم به نوعی مقدمه‌ای برای پان‌ترکیسم به شمار می‌آید. از قرن ۶ میلادی که ترکان به آسیای مرکزی وارد شدند، شباهت نام‌های تور و تورک باعث شد برخی این دو نام را یکی بدانند، در حالی که هیچ ارتباطی میان آن‌ها وجود ندارد. بعدها، تصوری جغرافیایی برای سرزمین توران تعریف شد که بیشتر بر پایه تخیلات بود. در این تصور جغرافیایی، دشت‌های آسیای مرکزی و جنوب قزاقستان، که شامل بخش‌های وسیعی از صحرای قراقوم و قزل قوم می‌شود، به نام توران شناخته شدند. به نظر می‌رسد این سرزمین از سمت جنوب به کوپت داغ، از غرب به دریای خزر، از شمال شرق به قزاقستان، و از جنوب شرق به کوه‌های تیان شان و پامیر، دشت چوی، و نواحی کوهستانی رود ایلی و دشت‌های اطراف دریاچه بالخاش محدود می‌شده است.

فرهنگ فارسی

عقیده سیاسی که در آغاز هدف آن اتحاد سیاسی همه ترکان تاتاریان و فینیان اویغوری بود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نام ترکستان نیز همین حال را داشت و از سوی فاتحان عرب بر اراضی وسیعی از اراضی آسیای مرکزی نهاده شد. این اراضی بخش بزرگی از سرزمین های تابع امپراتوری روسیه (ترکستان روس)، جنوب قزاقستان، سین کیانگ (اویغور= ترکستان چین) و شمال افغانستان را شامل می شده است. در ۱۲۸۴ق/۱۸۶۷م آن بخش از اراضی آسیای مرکزی که تابع روسیه بود، به صورت استانی تابع فرمانداری کل درآمد. از ۱۳۰۳ق/۱۸۸۶م اراضی مذکور رسماً ترکستان نامیده شد. پس از انقلاب روسیه، در ۱۹۱۸م نواحی نواحی غربی سرزمین مذکور، جمهوری شوروی سوسیالیستی خود مختار ترکستان نامیده شد. پس از سال های ۱۳۰۳-۱۳۰۴ش/۱۹۲۴-۱۹۲۵م نام ترکستان از میان رفت و جای خود را به عنوان «آسیای میانه» داد که شامل بخش های آسیای مرکزی تابع اتحاد شوروی سابق بود. 
تور و توران در زبان های مختلف
واژۀ «تور» به معنای دلیر و پهلوان است. تور در زبان سنسکریت نیز به همین معناست. این واژه که به صورت صفت در اوستا آمده، با همین معانی به قوم تورانی (توئیریه۱) اطلاق شده است. بعدها از این نام دیوانه و وحشی اراده کرده اند، چنان که در زبان های کردی و گیلکی به همین معنا و مترادف واژۀ دیوانه آمده است. در فرهنگ گیلکی این واژه با ملایمت بیشتری معنا شده، و به صورت «کم خرد و شیرین عقل» آمده است. پسوند (ان) همراه با نام تور به دو معنا آمده است که در یکی نام سرزمین را با نام قوم مربوط می سازد، چون توران، ایران، گیلان (گِلان)، و دیگری نشانۀ تعلق به قوم است، چون توران به معنای تورها، کردان=کردها، ترکان=ترک ها، گیلکان=گیلک ها و جز آنها. در نوشته های اسطوره ای و دینی ایرانی، فریدون که شاه آریاییان بود، سرزمین خویش را میان ۳ فرزند خود سَلم، تور و ایرج بخش کرد. نام سلم در نوشته های باستان به صورت «سئیریم» و «سرم» آمده است. هریک از بخش های مُلک فریدون به نام فرمانروایانشان، سرمان، توران و ایران نام گرفته اند. نام سرمان در تاریخ به صورت «سرمت» و در لاتینی «سرمتای» آمده است. طبری نام تور را به صورت «طوج» آورده است. در اوستا و دیگر نوشته های کهن، افراسیات پسر پَشَنگ و نوادۀ تور فرزند فریدون بوده است. گذشته از نام افراسیاب که به صورت فرنگرسین و در پهلوی فراسیاک و فراسیا آمده است، از دو برادر او با نام های اغرئرث و کرسوزد (اغریرث و گرسیوز) یاد شده است که از نام های ایرانی هستند. گذشته از آن به نام های تورانی دیگری چون ارجاسپ (ارجت اسپ)، گوپت شا، پشنگ، ویسه (وئسک)، پیران (فریان)، هومان، سان، پیلسم، فرنگیس، وراز (گراز) و جز آن ها بر می خوریم که همه از نام های ایرانی هستند. نام سرزمین هایی که پیکار میان ایران و توران در آن روی داد، چون خشتروسوک بالای کنگ دژ (کنک دیز)، فراخ کرت و جز آن ها نیز ایرانی هستند. چنین به نظر می رسد که کنک دیز که بعضی آن را ناحیه ای از خاک توران دانسته اند، در نظر ایرانیان ورجاوند بود. وجود این نام و دیگر نام هایی از این گونه در میان سکاییان مفهوم و روشن بوده است. در نوشته های کهن فریان تورانی به عنوان نام شخص و دودمان او آمده است. برخی از خاورشناسان نام پیران ویسه، سپاه بد افراسیاب را فریان دانسته اند. طبری این نام را «فیران پسر ویسغان» آورده است. در ضمن وی شخصی به نام فرواک (فریاک) را نوادۀ کیومرث خوانده است. دیاکونف اقوام تور را سکایی و سرزمین آنان را «ایران شرقی» دانسته است. آبایف با استناد به نوشتۀ اوستا، فریانه را متعلق به قوم تور و درست تر گفته شود، سکاییان دانسته، و یادآور شده است که وجود این نام و دیگر نام هایی از این گونه در میان سکاییان مفهوم و روشن است. 
علت درگیری ایرانی ها و تورانی ها
به گمان بسیار وجود درگیری میان ایرانی ها و تورانی ها که هر دو از یک نژاد و یک تیره بوده اند، می تواند مربوط به دو مسئله باشد: یکی صحراگردی تورانیان که به ایرانیان کشاورز یکجانشین گاه و بیگاه حمله می کردند و دیگری اختلاف در باورهای دینی آنان. گومیلف ایرانیان و تورانیان را اقوام آریایی دانسته است که از دیدگاه قومی و نژادی به یکدیگر نزدیک بودند، ولی آنچه آنان را از یکدیگر جدا می کرد، نه تفاوت قومی بود و نه زبان، بلکه تنها دین عامل افتراق و جدایی آنان به شمار می رفت. آبایف به اختلاف دینی تورانیان و ایرانیان توجه کرده، و ضمن اشاره به عدم نفوذ آیین زرتشت در باورهای دینی مردم اوستیا (آس ها) یادآور شده است که اقوام سکایی و سرمتی تنها اقوامی از تیره های ایرانی بودند که آیین زردشت به سرزمینشان راه نیافت. وی ضمن اشاره به رسم و سنت استفاده از نام های قومی و نژادی به اشتراک نام «آریا» در اقوام ایرانی و تورانی (سکایی) پرداخته، و با اشاره به شباهت نام های ایرانی اریارمنه، اریوبرزن و آریارت با نام های سکایی ـ تورانی آریاپیت، آریافرن و...، آنها را واژه های قومی از ریشۀ آریا دانسته است. پورداود به نقل از برون هوفر۲ با اشاره به تورانیان در آثار برهمایی می نویسد که گروهی از سرودگویان، ریگ ودا را از تورانیان باسکاها و پارت ها دانسته، و معتقد به انشاء این سرودها در سرزمین ایران و توران در آسیای مرکزی بوده اند. وی می نویسد که ایرانیان و تورانیان از یک دودمان اند. بارتولد تورانیان را شاخه ای با فرهنگ نازل تر از قوم آریایی دانسته، و یادآور شده که میان دو قوم آریان و توران دشمنی وجود داشته است. هنگامی که در سدۀ ۶م ترکستان به تسلط ترکان درآمد، این دو واژه با یکدیگر درآمیختند و نام توران بر ترکان اطلاق شد، حال آن که از آغاز رابطه ای میان این دو نام موجود نبود. 

جملاتی از کلمه پان تورانیسم

مسلم بود که پان تورانیسم بجز از طریق شکست و تجزیه و متلاشی شدن امپراتوری روسیه امکان‌پذیر نبود. آرزوی عملی کردن پان تورانیسم برآورد نمی‌شد، مگر به کمک نظامی یک قدرت بزرگ و این قدرت بزرگ هم نمی‌توانست کسی غیر از امپراتوری آلمان باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم