یطعمنی

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یُطْعِمُنِی: طعامم می دهد - غذایم می دهد
ریشه کلمه:
طعم (۴۸ بار)ن (۲۳۵ بار)ی (۱۰۴۴ بار)

جمله سازی با یطعمنی

آنکه خورد ز خوان یطعمنی و یسقینی نوال تا آبد سیراب و سیر است از شراب و از غذا
قال النّبی (ص): «انی اظل عند ربی یطعمنی و یسقینی».
بو یزید بسطامی گفت: چهل سال است تا من با خلق سخن نگفته‌ام، هر چه گفته‌ام با حق گفته‌ام، هر چه شنیده‌ام از حق شنیده‌ام. ازینجا مصطفی گفت علیه السلام‌ «ابیت عند ربی یطعمنی و یسقینی»، او صلوات اللَّه علیه بشخص با خلق بود گزاردن شریعت را و بسط ملت را، و بسرّ با حق بود غلبات محبّت را و دوام مشاهدت را. محبّ از محبوب جدا نگردد چون محبّت غلبه گیرد.
مصطفی (ص) از اینجا گفت: «اظلّ عند ربی یطعمنی و یسقینی».
باز در حالت انس میگفت: «لست کاحدکم اظلّ عند ربی یطعمنی و یسقینی».
وَ الَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَ یَسْقِینِ یرزقنی و یربّینی، یطعمنی ای طعام شاء و یسقینی ای شراب شاء. و دخل «هو» فی هذه الکلمات للتخصیص کما یقول: زید هو الضارب عمروا اذا کان هناک من یدّعی انّ غیر زید ضربه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چای فال چای فال عشق فال عشق