یخابه

لغت نامه دهخدا

یخابه.[ ی َ ب َ / ب ِ ] ( اِ مرکب ) یخاب. آب یخ:
کوزه ای کو از یخابه پر بود
چون عرق بر ظاهرش پیدا شود.مولوی.و رجوع به یخاب شود.

فرهنگ فارسی

یخاب آب یخ

جمله سازی با یخابه

کوزه‌ای کو از یخابه پر بود چون عرق بر ظاهرش پیدا شود