کازان

لغت نامه دهخدا

کازان. ( اِخ ) دهی از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد، 5هزارگزی جنوب باختری سردشت، 4500 گزی جنوب ارابه رو بیوران به سردشت. کوهستانی و جنگلی و معتدل و سکنه آن 58 تن است. آب از رودخانه سردشت دارد. محصول آن غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
کازان. ( اِخ ) شهری از اتحاد جماهیر شوروی سابق ( روسیه ). مرکز جمهوری خودمختار «تاتاری » درساحل رود «ولگا»: جمعیت 402000 تن. مرکز صناعی است ( دباغخانه، عرقکشی، استخراج فلزات، صنایع بافتنی ).

جمله سازی با کازان

باربارا لُدِن در سال ۱۹۶۸ با کارگردان مشهور آمریکایی الیا کازان که ۲۳ سال از او بزرگتر بود، ازدواج کرد؛ اما روابط آنها در سال‌های آخر زندگی‌اش به سردی گراییده بود. لُدن که به مدت دو سال با بیماری سرطان پستان دست‌وپنجه نرم می‌کرد، سرانجام در سپتامبر ۱۹۸۰ میلادی و در حالی که ۴۸ سال سن داشت، در بیمارستان «ماونت ساینای» در نیویورک در گذشت.
از باشگاه و تیم‌های ملی که در آن مربی‌کری کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال زاریا بالتی، باشگاه فوتبال زیمبرو کیشیناو، تیم ملی فوتبال مولداوی، باشگاه فوتبال شریف تیراسپول، باشگاه فوتبال روبین کازان، باشگاه فوتبال روستوف، باشگاه فوتبال روبین کازان و باشگاه فوتبال غیرت اشاره کرد.
زنیت کازان از سال ۲۰۰۹ با موفقیت‌های خود به شهرت رسید و از باشگاه‌های پیشرو والیبال زنان به شمار می‌رود. یک قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا، یک قهرمانی باشگاه‌های جهان و چهار قهرمانی سوپر لیگ روسیه از دست‌آوردهای زنیت کازان است.
ایاز ایشاکی در سال ۱۹۰۴ به کازان نقل مکان کرد و در آنجا با سوسیالیست‌ها آشنا شد و برخی از دیدگاه‌های آنها را پذیرفت. وی درگیر فعالیت‌های انقلابی شد، در کنگره مسلمانان در سال ۱۹۰۵ شرکت کرد و متعاقباً دستگیر شد و در سال ۱۹۰۷ به زندانی در نزدیکی شهر آرخانگلسک در شمال روسیه فرستاده شد.
گایاز ایشاکی در سال ۱۸۷۸ در روستای یائوشیرما در نزدیکی کازان در خانواده‌ای تاتار متولد شد. او در سنین پایین توسط پدرش تحت آموزش خانگی قرار گرفت و بعد برای تحصیل به مدرسه (مدرسه دینی) اعزام شد. وی تحصیلات خود را در مدرسه معلمان روسی-تاتاری (۱۸۹۸–۱۹۰۲) ادامه داد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تراشیدن
تراشیدن
لوتی
لوتی
میلف
میلف
داشاق
داشاق