پا افتادن
فرهنگ فارسی
جمله سازی با پا افتادن
نهال آید برون تخمی که افشانند بر خاکش دربن صحرا ز پا افتادن ایجاد عصا دارد
فلک در خاک میغلتید از شرم سرافرازی اگر میدید معراج ز پا افتادن ما را
دو چیز افتاده خوش از بزم میخواران مرا صائب ز پا افتادن ساقی، به سر غلطیدن مینا