سفیان ثوری

سفیان ثوری (ابوعبدالله سفیان ثوری کوفی) یکی از محدثان برجسته اهل سنت و صوفی مشهور در تاریخ اسلام است. او در کوفه به دنیا آمد و نسبش به ثور بن عبد مناف می‌رسد. تاریخ تولد او بین سال‌های ۹۵ تا ۹۷ هجری قمری تخمین زده می‌شود و در سال ۱۴۴ هجری قمری به مکه و مدینه رفت و در آنجا ساکن شد.

دیدگاه اهل سنت

اهل تسنن او را به عنوان عالمی زاهد و با ورع می‌شناسند و کرامات و مدح‌های زیادی از او نقل می‌کنند. او در علم حدیث و علوم دیگر تبحر داشت و از علمای معروفی چون ابی اسحاق سبیعی و سلیمان اعمش حدیث شنید. همچنین بسیاری از محدثان بزرگ اهل سنت مانند اوزاعی و ابن جریح از او حدیث نقل کرده‌اند. با این حال، اهل سنت به فریبکاری او نیز اعتراف می‌کنند.

دیدگاه شیعه

علمای شیعه به سفیان ثوری انتقادات زیادی وارد کرده و او را از مسیر اهل بیت و ائمه اطهار منحرف دانسته‌اند. روایات منفی زیادی از او در کتب شیعه وجود دارد.

روابط با ائمه

او در زمان امام جعفر صادق (ع) و امام موسی کاظم (ع) زندگی می‌کرد و بارها با آن بزرگواران مجادله کرد. در یک روایت، وی از امام صادق خواست تا خطبه‌ای را که رسول خدا در مسجد خیف فرمودند، برایش نقل کند. امام در ابتدا مهلت خواستند اما سفیان اصرار کرد و در نهایت امام برای او خطبه را نوشتند. پس از مطالعه خطبه و درک معنای آن، سفیان کاغذ را پاره کرد.

زندگی و وفات

سفیان در زمان مهدی عباسی زندگی می‌کرد و بارها با او و دولتمردانش مجادله کرد. او به دلیل اعتراض به مصرف بی‌رویه بیت المال مجبور به فرار شد و به بصره رفت و در سال ۱۶۱ هجری قمری در آنجا وفات یافت.

آثار و تأثیرات

سفیان ثوری در فقه و حدیث آثار متعددی دارد، از جمله:

الجامع الکبیر و الجامع الصغیر در حدیث
الفرائض در فقه
رسالۀ الی عباد بن عباد ارسوفی

او همچنین به خاطر زهد و تصوفش در میان صوفیان شناخته شده بود و به عنوان رئیس مذهب فقهی ثوریه نیز شناخته می‌شود که اکنون منقرض شده است.

لغت نامه دهخدا

سفیان ثوری. [ س ُف ْ ن ِ ث َ ] ( اِخ ) ( 97 - 161 هَ.ق. ) ابوعبداﷲ، سفیان بن سعیدبن مسروق ثوری. از طایفه نصر. وی امیرالمؤمنین در حدیث بود. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 375 ). رجوع به ابوعبداﷲ سفیان بن ثوری شود.

فرهنگ فارسی

ابو عبدالله سفیابن سعید بن مسروق ثوری از طایفه نصر.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابوعبدالله سفیان (سفیان ثوری کوفی) محدث برجسته اهل سنت و صوفی مشهور.
پدرش سعید بن مسروق ثوری کوفی است و نسب او با چهارده واسطه به " ثور بن عبد مناف " می رسد و به همین جهت هم او را ثوری گویند. تاریخ تولد او را بین سالهای ۹۵ تا ۹۷ هجری قمری گفته اند و در سال ۱۴۴ ق به مکه و مدینه رفت و آنجا ساکن شد.
دیدگاه اهل تسنن در باره وی
اهل تسنن او را عالم و زاهد و با ورع زیاد می دانند و کرامات زیادی از او نقل کرده و زیاد مدحش می کنند و او را می ستایند و می گویند در علم حدیث و علوم دیگر تبحر داشت. او از "ابی اسحاق سبیعی و سلیمان اعمش" حدیث شنید و عده ای از محدثان و عالمان بزرگ اهل سنت مانند " اوزاعی و ابن جریح و مالک" شاگردش بودند و از او حدیث گفته اند. البته اهل سنت به فریبکاری او نیز، اعتراف می کنند. ولی علمای شیعه، روایات زیادی در مذمت او گفته و او را از مسیر اهل بیت و ائمه اطهار، سلام الله علیهم اجمعین، منحرف می دانند.
معاصر بودن با امام صادق و کاظم
سفیان در زمان امام ششم شیعیان ( جعفر صادق ) و امام هفتم ( موسی بن جعفر )، زندگی می کرد و بارها مشغول مجادله با آن بزرگواران می شد.در کافی نقل شده که «ثوری خدمت حضرت صادق (ع) رسید در حالی که آن حضرت سوار شده بود و عزم رفتن جایی را داشت. سفیان گفت: آن خطبه ای را که رسول خدا در مسجد خیف فرمودند برای من حدیث کن. حضرت فرمود به من مهلت بده تا پی کار و حاجت خود بروم و برگردم و برای تو بگویم. سفیان قبول نکرد و اصرار کرد و حضرت را قسم داد. حضرت پیاده شدند قلم و دواتی آوردند و حضرت فرمود بنویس. سفیان خطبه را نوشت و از محضر امام صادق دور شد. در بین راه مطالعه کرد حدیث را، و چون به جمله «والنصیحة لائمة المسلمین» رسید، تفکری کرد و فهمید که مراد، امیرالمؤمنین علی (ع) است. همان موقع کاغذ را پاره کرد و به رفیق همراهش گفت: که این حدیث را پنهان کن و با کسی حرفی نزن.» شیخ صدوق هم روایتی از محمدبن ابی عمیر کرده که گفت: سفیان حضرت موسی بن جعفر (ع) را دید که مشغول نماز بوده و مردم از مقابل، رفت و آمد می کردند. سفیان به حضرت اعتراض کرد که مردم در حال طواف، از مقابل تو رد می شوند. امام فرمود: آن کسی را که من برایش نماز می گذارم از این افراد به من نزدیک تر است.او که در زمان مهدی خلیفه عباسی، زندگی می کرد بارها با او و دولتمردانش مجادله می کرد و سرانجام یک روز گفتگوی تندی با مهدی عباسی کرد و به مصرف بی رویه بیت المال اعتراض کرد که مورد خشم او واقع شد لذا مجبور شد که از آنجا فرار کند و به بصره رفت و مدت کوتاهی به طور ناشناس آنجا ماند تا اینکه در سال ۱۶۱ هـ.ق، وفات کرد. از او هیچ نسلی باقی نمانده است.

جملاتی از کلمه سفیان ثوری

از سفیان ثوری که خدایش ببخشاید روایت است که: شنیدم که امام صادق جعفر بن محمد(ع) میگفت: سلامت آنچنان گرانبها گشته که پیدا نیست کجایش میتوان یافت.
در تاریخی دیده ام. سفیان ثوری به محضر جعفر بن محمدالصادق(ع) رسید و وی را در جبه ای از خز یافت. گفت: ای پسر رسول خدا، این جامه ی پدرانت نیست.
و در خبر است که طعام را بگذارید به نماز و ذکر و بر آن مخسبید که دل سیاه شود. و گفته اند که پس از طعام باید که چهار رکعت نماز کند یا صد بار تسبیح کند و یا جزوی قرآن بخواند. سفیان ثوری رحمهم الله هرگاه که سیر بخوردی آن شب را زنده نگاه داشتی و گفتی، «چون ستور را سیر بکردی کار سخت باید فرمود» و یکی از بزرگان مریدان را گفتی، «شهوات را مخورید و اگر خورید مجویید و اگر جویید دوست مدارید».
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم