منم که طوطی طبعم کند روان بخشی چه در قصیده سرایی چه در غزلخوانی
ای لبت زنده کرده نام مسیح به روان بخشی کلام فصیح
ای لب لعل تو روح بخش مسیحا وی به روان بخشی از مسیح معلاّ
ببین آب روان را با وجود آن روان بخشی که از عریان تنی میلرزد از باد زمستانی
از روان بخشی عیسی نزنم دَم هرگز زان که در روح فَزایی چو لبت ماهر نیست
اصل ما ز آب حیات است و روان بخشی آن از میانش به کنار آمد و ماهی دانست