دیرک

دیرک به معنای تیرک یا ستونی است که به عنوان پشتیبان چادر و خیمه‌ها استفاده می‌شود. این ساختار به شکل عمود در زیر چادر قرار می‌گیرد و وظیفه دارد تا چادر را نگه دارد و از افتادن یا خراب شدن آن جلوگیری کند. در واقع، دیرک می‌تواند به عنوان دعامه یا دعامة نیز شناخته شود. به طور کلی، این عنصر اهمیت زیادی در ساخت و استحکام سازه‌های موقتی مانند چادرها دارد و می‌تواند به عنوان شمعی که نور را در چادر می‌افروزد نیز عمل کند. دیرک‌ها نه تنها در خیمه‌ها، بلکه در سایر سازه‌ها و بناهای موقتی نیز کاربرد دارند و به عنوان ستون‌های اصلی آنها شناخته می‌شوند. این عناصر در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف نماد استحکام و پایداری هستند و نقش کلیدی در برپایی ساختارهای موقت ایفا می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

دیرک. [ رَ ] ( اِمصغر ) تیرک. ستون خیمه و جز آن. ستون خیمه. پادیر. پاذیر. شمع. تیرافراشته زیر چادر که حامل چادر است. عمود. ستونه. دعامة. دعام. دعمة. ( یادداشت مؤلف ).
دیرک. [ رَ ] ( اِخ ) پول ایدرین موریس، فیزیکدان انگلیسی ( 1902م.-1984م. ) بجهت کارهایش در بسط نظریه هایزنبرگ در مکانیک کوانتوم در جایزه 1933 نوبل در فیزیک با شرودینگرسهیم شد. نظریه ای در باب الکترون آورد ( 1928م. ) و وجود پوزیترون را پیش بینی کرد ( 1931م. ). کتاب اصول مکانیک کوانتوم ( 1930 م. ) از اوست. در 1952 انجمن سلطنتی پیشرفت علوم در لندن مدال انجمن را بجهت کارهای وی در میدانهای برقاطیسی، ذرات جزئی ماده و نظریه کوانتوم به او اعطا نمود. ( از دائرة المعارف فارسی ).

فرهنگ معین

(رَ ) (اِمصغ. ) تیر بسیار بزرگ، تیرک.

فرهنگ عمید

ستون خیمه، تیری که در وسط چادر برپا می شود و چادر بر روی آن قرار می گیرد.

فرهنگ فارسی

تیرک، ستون، خیمه، تیری که دروسطچادربرپامیشود
( اسم ) تیر بسیار بزرگ تیرک.

جمله سازی با دیرک

مسند جاه ترا عرش برین زیبد فرش خیمهٔ قدر ترا پایهٔ کرسی دیرک
آنروز مقدر که ببازند فلکها از باد فنا دیرک خرگاه و خیم را
در قسلزم تقدیرکه تسلیم کنار است کشتی و کدو، صورت امواج خطر شد