حیثیت به معنای اعتبار، شخصیت و آبرو در جامعه است. این واژه به جنبههای اجتماعی و اخلاقی فرد یا گروه اشاره دارد و نشاندهنده احترام و ارزش اجتماعی آنها در نظر دیگران است. حیثیت به نوعی نشاندهنده میزان احترامی است که دیگران به فرد یا گروه قائل هستند. افرادی که دارای حیثیت بالایی هستند، معمولاً مورد احترام و اعتماد دیگران قرار میگیرند. رفتارهای اخلاقی و درست میتوانند به افزایش حیثیت فرد کمک کنند، در حالی که رفتارهای ناپسند و غیراخلاقی ممکن است به کاهش آن منجر شود.
حیثیت
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] وضع، حالت، جهت.
فرهنگ فارسی
(مصدر ) ۱ - وضع اسلوب. ۲ - اعتبار آبرو. جمع: حیثیات.
فرهنگستان زبان و ادب
جملاتی از کلمه حیثیت
افسانه بایگان در ۲۰ تیر ۱۴۰۲ پس از حضور با کلاه در نمایش یک تئاتر بهعنوان تماشاگر و فراخوانی دوباره به دادگاه، در اینستاگرام گفت به دلیل فشارها و قضاوتهای سختگیرانه، نادیدهگرفته شدن فعالیت هنری و حیثیت اجتماعیاش از عرصه بیحرمت بازیگری کنارهگیری میکند.
در سال ۱۵۹۶م، از آنجایی که محکومیت آنِّه پِدِرسْدوُتِر باعث شرمساری دیگر اعضای خانواده و اقوام متهم شده بود، بار دیگر به منظور اعاده حیثیت از وابستگان وی پرونده قبلی گشوده شد. اما در سال ۱۵۹۸م، بالاترین مرجع قانونی موجود در آن زمان ضمن بررسی مجدد پرونده، حکم صادره را صحیح تشخیص داد و دلیل صدور حکم که انجام فعالیت خسارت بار ادعا شده بود را موجه دانست.
در ۱ اکتبر ۲۰۰۸، دادگاه عالی فدراسیون روسیه حکم داد که نیکلای دوم و خانوادهاش قربانی سرکوب سیاسی هستند و از آنها اعاده حیثیت کرد. این اعادهٔ حیثیت، توسط حزب کمونیست فدراسیون روسیه محکوم شد و قول داده شد که این تصمیم، «دیر یا زود اصلاح خواهد شد».
پس وجود هر موجودی مرکب است از وجودات متعدده و اگر یکی از آنها مفقود شود گویا بعضی از أجزای وجود او مفقود شده و از اینجا روشن می شود که هر موجودی که در وجود اقوی و نحو وجود آن اتم و اکمل است، مراتب وجود آن از حیثیت عدد و شدت و قوت بیشتر است و صفات کمالیه آن اقوی و اکثر است چون وجود واجب اتم و اکمل همه موجودات، و تام فوق تمام و قائم به نفس خود، و باعث قیام سایر وجودات است پس جامع همه مراتب وجود است و محیط به کل خواهد بود.