توسط

کلمه توسط در زبان فارسی معانی متنوعی دارد، اما به طور کلی به معنای به وسیله یا از طریق است. این واژه به عنوان حرف اضافه‌ای عمل می‌کند که نشان‌دهنده‌ی واسطه یا عامل در انجام یک عمل است. به عبارت دیگر، وقتی می‌گوییم چیزی توسط شخصی انجام شده، در واقع به نقش آن شخص در فرآیند اشاره داریم. همچنین توسط می‌تواند به معنای میانه‌روی یا اعتدال نیز به کار رود، که این مفهوم به نوعی به توازن و عدم افراط در رفتار یا عمل اشاره دارد. به طور کلی، این کلمه در زبان فارسی نقش مهمی در بیان روابط و وابستگی‌ها ایفا می‌کند و می‌تواند به غنای جملات و مفاهیم کمک کند.

لغت نامه دهخدا

توسط. [ ت َ وَس ْ س ُ] ( ع مص ) میانجی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). میانجی گری کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). عمل وساطت انجام دادن میان قوم. ( از اقرب الموارد ). واسطه کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || در میان چیزی شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). در میان قوم نشستن. || چیزی میانه گرفتن به جید نه ردی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) نزد اهل تصوف دومین برزخ از برازخ انسانیه را نامند که در آن برزخ، بندهای بندگی آدمی بوسیله حقایق رحمانیه باز و گشوده گردد و این معنی در لفظ انسان نیز بیان شد. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || ( اِ مص ) میانه روی و اعتدال. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || میانی و میانداری و میانجیگری و شفاعت و خونش و وسیله. ( ناظم الاطباء ).
- به توسط؛ به وسیله. به جهت و به سبب. ( ناظم الاطباء ).
- توسط اقبال و ادبار؛ در اصطلاح احکامیان، بودن کوکب است در بیوت مایل الوتد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(تَ وَ سُّ ) [ ع. ] ۱ - (مص ل. ) میان دو یا چند چیز واقع شدن، در میان نشستن. ۲ - میانجی شدن میان دو یا چند تن. ۳ - (اِمص. ) میانجی گری، وساطت.

فرهنگ عمید

۱. میانه واقع شدن، میان دو یا چند چیز واقع شدن، میانجی شدن.
۲. (اسم مصدر ) میانجیگری.
۳. (اسم مصدر ) [قدیمی] میانه روی.

فرهنگ فارسی

میانه واقع شدن، میان دوچیزواقع شدن، میانه روی
۱- ( مصدر ) میان دو یا چند چیز واقع شدن در میان نشستن.۲ - میانجی کردن میان دو یا چند تن پایمردی کردن. ۳ - ( اسم ) میانجی گری وساطت. جمع: توسطات.

فرهنگستان زبان و ادب

{care of..., c/o, aux bons soins de... (fr. )} [مهندسی مخابرات - پست] عبارتی که در قسمت نشانی گیرنده نوشته می شود و نشان می دهد که مرسولۀ پُستی باید به شخصی تحویل شود که نامش بعد از آن کلمه در نشانی آمده است

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] توسط، کشش حرف مد به میزان چهار حرکت یا دو الف است.
«توسط» از مقادیر مد و به معنای کشش حرف مد به میزان چهار حرکت یا کشش حرف مد به میزان دو الف (به اندازه زمانی که بتوان دو انگشت دست را به طور معمول بست یا باز کرد) است.

ویکی واژه

mediante
میان دو یا چند چیز واقع شدن، در میان نشستن.
میانجی شدن میان دو یا چند تن.
میانجی گری، وساطت.

جمله سازی با توسط

بی‌توسط سخن نیاید راست متوسط میان خوف و رجاست
متوسط به رتبه، نی به مکان عقل​های دگر از این تا آن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال اوراکل فال اوراکل فال ابجد فال ابجد فال آرزو فال آرزو