تقریبا

تقریباً به معنای نزدیکی به یک مقدار یا حالت خاص است و در زبان فارسی به‌طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. این واژه به ما کمک می‌کند تا در بیان نظرات، ارزیابی‌ها و توصیف‌ها، دقت بیشتری داشته باشیم و از بیان قطعی و مطلق خودداری کنیم. به‌عنوان مثال، هنگامی که می‌گوییم «تقریباً دو ساعت وقت صرف کردم»، در واقع به این نکته اشاره داریم که زمان دقیق ممکن است کمی کمتر یا بیشتر از این مقدار باشد. استفاده از این کلمه در مکالمات روزمره و نوشتارهای رسمی، به ما امکان می‌دهد تا به‌طور واضح‌تری احساسات و تجربیات خود را منتقل کنیم و از ابهامات جلوگیری نماییم. این واژه نشان‌دهنده‌ی انعطاف‌پذیری در بیان و همچنین واقع‌گرایی در ارزیابی شرایط مختلف است. با استفاده از تقریباً، ما می‌توانیم به شنوندگان یا خوانندگان این پیام را منتقل کنیم که در عالم واقعیت، اعداد و مقادیر به‌ندرت کاملاً دقیق و ثابت هستند و معمولاً با نوسانات و تغییرات همراه‌اند. بنابراین، در بسیاری از مواقع، به‌کارگیری این واژه می‌تواند به ما کمک کند تا از بیان قاطع و غیرمنطقی پرهیز کنیم و در عوض، به‌طور مؤثرتری واقعیت‌های موجود را نمایان کنیم. به‌این‌ترتیب، تقریباً نه‌تنها یک واژه، بلکه ابزاری است که ما را قادر می‌سازد تا با دقت و احتیاط بیشتری درباره‌ی تجربیات و مشاهدات خود صحبت کنیم.

لغت نامه دهخدا

( تقریباً ) تقریباً. [ ت َ ب َن ْ ]( ع ق ) ضد تحقیقاً. بطور حدس و تخمین و بطور قیاس و نزدیک به آن. ( ناظم الاطباء ). نزدیک. به نزدیک. در حدود. کمابیش. بیش و کم. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

ضد تحقیقا

جملاتی از کلمه تقریبا

از نظر سرشماری سال ۲۰۱۰، منطقه ۷۶٫۵٪ سفید، ۱۲٫۸٪ سیاه‌پوست یا آمریکایی آفریقایی‌تبار، ۰٫۲٪ بومی آمریکایی، ۳٫۸٪ آسیایی، ۰٫۳٪ بومی هاوایی و ۳٫۴٪ دو نژاد یا بیشتر بودند. ۷٫۹٪ از نژاد اسپانیایی‌تبار یا لاتین بودند که از سرشماری سال ۲۰۰۰ تقریباً چهار برابر افزایش یافته‌است [۱].
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم