ملک تا با دل او سنگ بقندیل خصیم کلک تا درکف او زنگ بشمشیر سپاه
خدایگان فرشته فرو هریمن کش که بالئیم خصیم است و با کریم و دود
هم خشمش انتقام کشد از خصیم ما هم عدلش احتساب کند روز محشرم
دیدم چو جنگ پرده ناموس او درید جز یسفک الدما و «خصیم مبین» نبود
بود محب تو از گنج راست قد چو الف بود خصیم تو از رنج سر فکنده چو جیم
تو برخصیم خوفی و او بر محب رجا توطیش را فنائی و او عیش را بقا