یونس یک برده از شهر افامیا در سوریه کنونی بود که در سالهای ۱۳۵ تا ۱۳۲ پیش از میلاد به عنوان یک گلادیاتور رهبری جنبش بردگان در سیسیل را در نخستین جنگ بردگان بر عهده داشت. در میان بردگان، یونس به عنوان یک پیامبر و نجاتدهنده شناخته میشد. در سال ۲۰۱۱، باستانشناسان در منطقه انا سکههایی کشف کردند که نشاندهنده پادشاه آنتیوخوس در حال پرسش از یونس بود. نام دهمین سوره قرآن کریم است. این سوره بهطور سنتی در اسلام از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا ایشان به عنوان یک پیامبر به خدا ایمان داشت و پیام او را به مردم رساند. از میان دوازده پیامبر کوچک در یهودیت، او تنها کسی است که در قرآن به نامش اشاره شده است. در دو آیه از قرآن، این واژه به عنوان ذو النون، صاحب ماهی شناخته میشود و در دو آیه دیگر به عنوان رسولالله یاد شده است. همچنین نام یکی از پیامبران بنیاسرائیل است که به دلیل ترک محل رسالت خود به فرمان خداوند، طعمه نهنگ شد. محل رسالت او در نینوا، واقع در شمال عراق، قرار داشت. او پس از نافرمانی مردم نینوا و اعلام عذاب الهی، قوم خود را ترک کرد. زمانی که از لغو عذاب نینوا مطلع شد، به منظور جلوگیری از اتهام دروغگویی به خود، از نینوا دور شد و به دریا رفت و سوار بر کشتی شد. پس از حمله نهنگ به کشتی، مسافران تصمیم گرفتند یکی از سرنشینان را قربانی کنند تا از نهنگ رهایی یابند. ایشان به دلیل قرعهکشی، به عنوان قربانی انتخاب شد و به فرمان خدا، نهنگ او را بلعید و در شکم خود جای داد. وی در شکم نهنگ به درگاه خداوند توبه کرد و با اعتراف به ستمکاری خود، از خداوند طلب بخشش نمود. به فرمان خدا، نهنگ ایشان را در دریا رها کرد و او در ساحل دریا آرامش یافت. در قرآن به برداشته شدن عذاب از قوم وی و وقایعی که پس از خروج او از نینوا رخ داد، اشاره شده است. این نام چهار بار در قرآن ذکر شده و سوره ای نیز به نام اوست. او از نوادگان یعقوب (ع) به شمار میرود و دوره نبوتش با فاصلهای قابل توجه از دوره سلیمان پیامبر (ع) بوده است. بر اساس متون تاریخی و روایی، پیامبر (ص) در گفتگویی با عَدّاس مسیحی، این شخصیت را مورد ستایش قرار داده است. محل دفن ایشان در نینوا در شمال عراق یا در نزدیکی الخلیل در فلسطین گزارش شده است. دعای ایشان برای نجات از شکم ماهی به نام یونسیه معروف است.
یونس
لغت نامه دهخدا
یونس. [ ن ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سامن شهرستان ملایر، واقع در 24000گزی جنوب شهر ملایر، کنار خاوری راه شوسه ملایر به بروجرد. سکنه آن 593 تن. آب آن از چشمه و راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ). نام محلی کنار راه ملایر و بروجرد، میان سامن و چوقانی، در 404هزارگزی تهران. ( یادداشت مؤلف ).
یونس. [ ن ُ ] ( اِخ ) نام سوره دهم از قرآن مجید، پیش از سوره هود و پس از سوره توبه. و خود دارای 109 آیه است و در مکه نازل شده و با این آیه آغاز می شود: الَّر تلک آیات الکتاب الحکیم. ( یادداشت مؤلف ).
یونس. [ ن ُ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم وفراوندی. ابن ندیم در الفهرست ذکر او کرده است. او راست: «الشافی فی علوم القرآن » و «الوافی فی العروض و القوافی ». ( از معجم الادباء چ مصر ج 20 ص 68 ).
یونس. [ ن ُ ] ( اِخ ) ابن ابی عمر اصفهانی، معروف به یونس اصفهانی. از محدثان بود و احادیثی از آن حضرت روایت کرده است. ( از ذکر اخبار اصبهان ص 354 ).
یونس. [ ن ُ ] ( اِخ ) ابن ابی فروة. رجوع به یونس ( ابن محمدبن کیسان... ) شود.
یونس. [ ن ُ ] ( اِخ ) ابن احمدبن رسته مغازلی، مکنی به ابوالحسن. شیخی ثقه و از محدثان بود و به سال 321 هَ. ق. درگذشت. ( از ذکر اخبار اصبهان ص 346 ).
یونس. [ ن ُ ] ( اِخ ) ابن احمد محلی ازهری کفراوی شافعی، معروف به یونس مصری. فقیه بود و به علم حدیث اشتغال داشت. در محلةالکبرای مصر در سال 1029 هَ. ق. به دنیا آمد و در همانجا و سپس در الازهر به تحصیل پرداخت. آنگاه به سال 1070 هَ. ق. به دمشق رفت و از محضر برخی از علمای آنجا کسب علم کرد و پس ازآن در جامع اموی تدریس حدیث را به عهده گرفت و به سال 1120 هَ. ق. در دمشق درگذشت. ( از اعلام زرکلی ).
یونس. [ ن ُ ] ( اِخ ) ابن بدران بن فیروزبن صاعد شیبی قرشی حجازی الاصل، مکنی به ابوالولید و معروف به جمال الدین مصری. قاضی القضاة دمشق. وی در سال 555 هَ. ق. در مصر به دنیا آمد و از سلفی و جز وی دانش آموخت و در شام وکالت سلطنتی را بر عهده گرفت و پس ازآن در امینیه و عادلیه به تدریس پرداخت و به نمایندگی از سوی الملک العادل نزد خلیفه و پادشاهان روم و کشورهای شرق رفت. کتاب «الام » شافعی را تلخیص کرد و درباره فرائض تصنیفاتی دارد. پس از مرگ الملک العادل به سال 619 هَ. ق. از طرف الملک المعظم به قاضی القضاتی شام رسید و به سال 623 هَ. ق. در دمشق درگذشت و در خانه خود به خاک سپرده شد. ( از اعلام زرکلی ).
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
به معنی کبوتر است
فرهنگ اسم ها
معنی: کبوتر، دهمین سورۀ قرآن کریم، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل، ( سریانی ) ( اَعلام ) ) سوره ی دهم از قرآن کریم، دارای صد و نه آیه، ) یونس ( ع ) پسر متّی ملقب به ذوالنون ( صاحب ماهی ) یکی از انبیای بنی اسرائیل که به روایت عهد عتیق، در نینوا ظهور کرد، هنگامی که در کشتی سفر می کرد او را در آب انداختند، ماهی بزرگی او را بلعید و سه روز بعد از شکم خود به ساحل انداخت، کتاب یونس نبی ( ترجمه )، در عهد عتیق درباره ی اوست، یونا، ( در اعلام ) یونس ( ع ) پسر متی ملقب به ذوالنون ( = صاحب ماهی ) یکی از انبیای بنی اسرائیل یونا، نام پسر امتای، یکی از پیامبران بنی اسرائیل، نام سوره ای در قرآن کریم، جیژ
دانشنامه آزاد فارسی
در قرآن از انبیای بزرگ الهی؛ بر قومی که بیش از ۱۰۰هزار جمعیت داشتند، مبعوث شد. نام و داستان او پنج بار در قرآن ذکر شده است (نساء، ۱۶۳؛ انعام، ۸۶؛ یونس، ۹۸؛ صافات، ۱۳۹؛ انبیا، ۸۷). در آیۀ ۸۷ سورۀ انبیاء به او صفت ذوالنّون (صاحب ماهی) داده شده است. هم چنین در آیۀ ۴۶ سورۀ قلم یونس را «صاحب الحوت» نامیده است. قوم یونس به او، که از جانب خداوند رسالت داشت، ایمان نیاوردند و خداوند مقرر داشت عذابی سخت بر آنان نازل کند. آثار عذاب که پدیدار شد مردم دست به دعا برداشتند و ایمان آوردند. خداوند آنان را با نظر به اخلاص و صدق نیّت شان بخشید. یونس که از میان قوم خود خارج شده بود و از ایمان و توبۀ قوم خود نیز اطلاع نداشت، وقتی از برداشته شدن عذاب آگاه شد، به سوی آنان برنگشت درحالی که از ایشان خشمگین و ناراحت بود. وی از آن دیار به سوی دریا رفت و ظاهر حالش حال کسی بود که از خدا فرار می کند و به عنوان قهرکردن از این که چرا خدا او را نزد این مردم خوار کرد دور می شود. پس سوار کشتی پُر از جمعیت شد و رفت. در بین راه نهنگی بر سر راه کشتی آمد، چاره ای ندیدند جز این که یک نفر را نزد آن بیندازند تا سرگرم خوردن او شود و از سر راه کشتی کنار رود. به این منظور قرعه انداختند و قرعه به نام یونس درآمد. او را در دریا انداختند، نهنگ او را بلعید و کشتی نجات یافت. آن گاه خداوند او را چند شبانه روز در شکم ماهی زنده نگه داشت. یونس فهمید که این جریان بلا و آزمایشی است که خداوند وی را بدان مبتلا کرده و مؤاخذه ای است از خدا دربرابر رفتاری که او با قوم خویش کرد، لذا در مقام اعتراف و انابه درآمد. خداوند در پاسخ، او را نجات داد. وقتی یونس از شکم ماهی به بیرون افکنده شد، مریض بود. خداوند بوتۀ کدویی بالای سرش رویاند تا بر او سایه افکند. پس از این که حالش بهبود یافت، خداوند او را به سوی قومش فرستاد. قوم هم دعوت او را پذیرفتند و به وی ایمان آوردند. داستان یونس (ع) با تفاوت هایی در عهد جدید و قدیم نیز آمده است، ولی هیچ یک از آن دو سرگذشت کامل او را نیاورده اند.
جملاتی از کلمه یونس
زبان شد جمله تن، ماهی سخن گفت نخوردم یونس؛ اندر انجمن گفت
ز احمد گر شوی واصل چو یونس خدا بینی درون جان تو مونس
چو یونس به کام نهنگ بلا چو یوسف به زندان غم مبتلا