نظافت

نظافت

نظافت یکی از مهم‌ترین اصول زندگی روزمره به شمار می‌آید که تأثیر بسزایی بر سلامت جسم و روان افراد دارد. اهمیت نظافت نه تنها در محیط‌های خصوصی مانند خانه‌ها، بلکه در مکان‌های عمومی و اجتماعی نیز قابل توجه است. رعایت آن موجب کاهش بیماری‌ها، افزایش کیفیت هوا و ایجاد فضایی دلپذیر می‌شود که در آن افراد می‌توانند با آرامش بیشتری زندگی کنند. همچنین، نظافت به عنوان یک عامل مهم در جلب توجه دیگران و حفظ اعتبار اجتماعی افراد شناخته می‌شود. در محیط‌های کاری، رعایت آن می‌تواند به افزایش بهره‌وری و روحیه کارکنان کمک کند و فضایی مناسب برای فعالیت‌های گروهی فراهم آورد. علاوه بر این، آموزش این فرهنگ به کودکان از سنین پایین، می‌تواند عادت‌های مثبت را در آنها نهادینه کند و به رشد شخصیتی سالم آنها کمک نماید. به همین دلیل، برگزاری کارگاه‌ها و برنامه‌های آموزشی برای ترویج این فرهنگ در جامعه امری ضروری به نظر می‌رسد. در نهایت، می‌توان گفت که نظافت نه تنها یک وظیفه فردی، بلکه یک مسئولیت اجتماعی است که بر عهده همه ماست و با رعایت آن می‌توانیم به بهبود کیفیت زندگی و ایجاد جامعه‌ای سالم‌تر کمک کنیم.

لغت نامه دهخدا

نظافت. [ ن َ ف َ ]( ع اِمص ) پاکیزگی. ( بحر الجواهر ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ). پاکی. ( ناظم الاطباء ). مقابل قذارت. ( یادداشت مؤلف ). نظافة. رجوع به نظافة شود.
- نظافت دادن؛ پاک و پاکیزه کردن. رفت و روب کردن:
همه به سجده نظافت دهد مساجد را
بلی منظف مسجد بود دم روباه.خاقانی.- نظافت کردن؛ در تداول، نظافت دادن. پاک و پاکیزه کردن.
نظافة. [ ن َ ف َ ]( ع اِمص ) پاکیزگی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نقاوة. ( متن اللغة ). نظافت. رجوع به نظافت شود. || ( مص ) پاک شدن. ( دهار ). پاکیزه گردیدن و نظیف شدن. ( از ناظم الاطباء ). پاک و پاکیزه شدن از چرک و آلودگی و تمیز شدن. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(نَ فَ ) [ ع. نظافة ] (اِمص. ) پاکیزگی، تمیزی.

فرهنگ عمید

نظیف بودن، پاک بودن از چرک و پلیدی، پاکی، پاکیزگی.

فرهنگ فارسی

نظیف بودن، پاک بودن ازچرک وپلیدی، پاکی وپاکیزگی
۱ - ( مصدر ) پاک بودن ازچرک وپلیدی. ۲ - (اسم ) پاکیزگی تمیزی. یا نظافت عرض. آبرومندی عفت: مشاهدت کند چگونه پادشاهست بلطافت سخن و ذلاقت زبان و نظافت عرض آراسته. توضیح در تداول بکسر اول تلفظ کنند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نظافت در اسلام دارای اهمیت فراوانی است که از جمله نظافت بدن، نظافت مو، نظافت دهان و...می باشد. و روایات زیادی هم در مورد آن ذکر شده است.
از این نظر که مسلمان دوست می دارد با مردم معاشرت کند و با آنان آمیزش داشته باشد، به نظافت بدن و لباسش می رسد زیرا لباس نظیف غم و اندوه را از بین می برد، طهارت برای نماز نیز هست، لباس پاکیزه موجب خواری و ذلت دشمن می گردد، مسلمان برای برادر مسلمانش لباس های خوبش را می پوشد، همان گونه که دوست دارد افراد بیگانه او را در قیافه ای نیک مشاهده کنند. مسلمان از قذارت و کثافت به دور است زیرا بنده چرک و کثیف بد بنده ای است، بلکه در نظافت و پاکیزگی می کوشد که این خود از ایمان محسوب می گردد و خداوند پاکیزگان را دوست می دارد.
نظافت بدن
مسلمان بدنش را از چرک پاک می کند، به هنگامی که داخل حمام می شود لنگ می بندد، عورتش را حفظ می کند، به عورت دیگران نگاه نمی کند، با لنگ صورتش را خشک نمی کند که طراوت صورت را از بین می برد، هنگامی به حمام می رود که شکمش پر از غذا نباشد زیرا موجب ضعف بدن می گردد، در حمام به پشت نمی خوابد که موجب آب شدن پیه کلیه ها است، در حمام آب سرد نمی نوشد که موجب فساد معده است.موهای زیر بغل و پشت عورت را با نوره از بین می برد که موجب پاکیزگی بدن، طرد میکرب های مضر، امنیت از بیماری ها و از بین رفتن فقر است. و ازاله این موها را بیش از چهل روز تاخیر نمی اندازد زیرا این سنت است. سر را با سدر می شوید که موجب جلب روزی و از بین بردن وسوسه های شیطان است.
نظافت مو
موی سپید نور است و خضاب و رنگ، سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم)، خضاب با رنگ مشکی موجب محبت همسران و ترس در قلوب دشمنان می باشد. محاسن را با شانه، شانه می کند که موجب از بین رفتن ضعف بدن و استحکام دندان ها است، بلندی موی سر وبا را از بین می برد، روزی را زیاد می کند و بر قدرت آمیزش جنسی می افزاید، گرچه تراشیدن آن موجب ازدیاد زیبائی، جلای چشم و استراحت بدن می شود. مسلمان اگر موی گذاشت باید در شستشو و شانه آن بکوشد و آن را تمیز نگهدارد که موی خوب از کسوت و پوشش خداوند است.

جملاتی از کلمه نظافت

ای صورت دیبای خطایی به نکویی وی قطره باران بهاری به نظافت
هست یک میل دورتر ازشهر لاجرم دارد از نظافت بهر
آلودگی از دهنم دور نگردد گر چشمه ی کوثر کنمش صرف نظافت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم