غایت

کلمه غایت در زبان فارسی به معنای هدف، مقصود، یا نهایت چیزی است. این واژه در متون فلسفی، علمی، و ادبیات به کار می‌رود و به معنای نقطه‌ی نهایی یا مقصدی که فرد یا چیزی به آن می‌رسد، استفاده می‌شود.

این کلمه از ریشه‌ی غای به معنای پایان و نهایت گرفته شده است. در زبان عربی نیز به همین معنا به کار می‌رود و در متون دینی و فلسفی به وفور دیده می‌شود.

کاربردها

در فلسفه: این اصطلاح به معنای هدف نهایی یک عمل یا موجود است. به عنوان مثال، در فلسفه‌ی ارسطو، غایت یا تلیوس به معنای هدف نهایی زندگی انسان و یا هدف یک عمل خاص مطرح می‌شود.

در تحقیقات علمی: غایت به معنای هدف یا نتیجه‌ای است که محقق در پی آن است. برای مثال، پایان یک تحقیق می‌تواند کشف یک حقیقت علمی یا حل یک مسئله باشد.

در ادبیات: این اصطلاح ممکن است به معنای پیام یا هدفی باشد که نویسنده در اثر خود به دنبال آن است.

مفاهیم مرتبط:

هدف: به معنای چیزی است که فرد به دنبال آن است، اما ممکن است به معنای یک مرحله یا نقطه خاص باشد، در حالی که غایت بیشتر به معنای یک مقصد نهایی است.

لغت نامه دهخدا

غایت. [ ی َ ] ( ع اِ ) غایة. پایان. نهایت. سرانجام. پایان کار. ( زمخشری ). نسبت به آن غایی است. ج، غای و غایات. ( از قطرالمحیط ).پایان هر چیزی از زمان و مکان. ( منتهی الارب ): و ناصحان وی باز نموده بودند که غور و غایت این حدیث بزرگ است. ( تاریخ بیهقی ). گفت... بخشیدیم... واین غایت کرم و حلیمی باشد. ( تاریخ بیهقی ). غوررسی و غایت چنین کارها چیست. ( تاریخ بیهقی ). جمعی نادان ندانند که غوررسی و غایت چنین کارها چیست چون نادانند معذورانند. ( تاریخ بیهقی ). غایت دشنام او آن بود که چون سخت در خشم شدی گفتی: ای سگ. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ معین

(یَ ) [ ع. غایة ] (اِ. ) ۱ - پایان، نهایت. ۲ - مقصد، مقصود.، ~ مطلوب نهایت آرزو، تمامی مطلوب.

فرهنگ فارسی

پایان، نهایت، پایان چیزی، مقصود، مقصد
( اسم ) ۱ - پایان نهایت انجام. یا غایت مطلوب. نهایت آرزو کمال مطلوب آرمان. یا غایت قصوی. کمال مطلوب. ۲ - مقصود مقصد. ۳ - حد حد نهایی. یا از غایت. از کثرت: از غایت جود و کرم و بر مروت ناخواسته بخشی به همه خلق همه چیز. ( سوزنی ) یا به غایت. ۱ - بکمال: گل به غیت رسید بگذارید تا بنالد هزار دستانش. ( سعدی ) ۲ - بسیار کثیر: از فقیه بوحنیفه اسکافی در خواستم تا قصیده ای گفت... و به غایت نیکو گفت. یا به غایتی. بحدی به اندازه ای. تا به غایتی. تا بحدی: لمغانیان مردمان بشکوه باشند... تا به غایتی که باک ندارند که بر عامل بیک من کاه و یک بیضه رفع کنند. رفیع قدر و عالی مرتبه شد تا به غایتی که خواست او را به خلیفه نام نهند. یا تا این غایت. تا این زمان تاکنون. یا تا بدین غایت. تا این ساعت. یا تا غایت رسیدن. ۱ - به نهایت رسیدن به انتها رسیدن. ۲ - کامل شدن. ۳ - ابتدا آغاز ظهور: تا غایت دین اسلام و ظهور پیغامبر اندر عرب ترسایی در ربیعه و غسان بود. ۴ - نتیجه اثر. ۵ - آنچه فاعل به خاطر آن اقدام بر فعل کنند علت غائی.

دانشنامه آزاد فارسی

غایَت
(در لغت به معنی نتیجه، فایده و هدف) در اصطلاح فلسفه، علت غایی فعل، که به واسطۀ آن فعل از فاعل صادر می شود و از این رو علت غایی بر تمام علل تقدم دارد. در صدور فعل دو غایت مفروض است: یکی غایت فعل و دیگری غایت فاعل. مثلاً در رفتن به منزلِ دوست جهتِ ملاقات وی، غایتِ فعلِ راه رفتن، رسیدن به منزل دوست است و غایتِ فاعل ملاقاتِ دوست. در این جا، از صدور فعل گاه هر دو امر حاصل می شود و گاه فقط غایت فعل. در تحلیل عقلی، غایت فعل غیر منفعت فعل است، چراکه غایت فعل، محرک فاعل در فاعلیت و مبدأ فاعلیت فاعل است، در حالی که منفعت چنین نقشی ندارد.

جملاتی از کلمه غایت

ز اظهار نیازم برفروزد، از عتاب است این ولی از غایت امید گویم کز حجاب است این
و گفت: اگر بنده به هیچ نگرید مگر برآنکه ضایع کرده است از روزگار خویش تا این غایت، او را این اندوه تمام است تا به وقت مرگ.
اصالت سود فلسفه‌ای است که نیک‌بختی بیش‌تر برای انسان‌های بیش‌تر را غایت نهایی اخلاق می‌داند. نیک‌بختی معمولاً با شادی، لذت و مطلوبیت یکی انگاشته می‌شود. شعار این فلسفه رفاه ملت بود. اصالت سود اصلاً یک فلسفهٔ انگلیسی‌ست.در فلسفهٔ اصالت سود نتیجهٔ نهایی هر کار مهم است. برای مثال اگر کسی برای کمک به فقرا کاری انجام دهد، این کار بدون توجه به نیت او یک کار خوب است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم