سعید

سعید یک شخص معمولی اما با ویژگی‌های خاص است که او را از دیگران متمایز می‌کند. او با تلاش و پشتکار خود توانسته است به اهدافش دست یابد و در زندگی خود موفق باشد. سعید به خوبی می‌داند که برای رسیدن به موفقیت، نیاز به برنامه‌ریزی و تلاش مستمر دارد. او به اهمیت یادگیری و توسعه فردی پی برده و همیشه در جستجوی فرصت‌های جدید برای بهبود مهارت‌های خود است. در کنار این، سعید به روابط انسانی نیز اهمیت می‌دهد و سعی می‌کند با دیگران ارتباطی مثبت برقرار کند. او باور دارد که همکاری و همفکری با دیگران می‌تواند به رشد و پیشرفت او کمک کند. با این ویژگی‌ها، سعید نمونه‌ای از فردی است که نه تنها به خود، بلکه به اطرافیانش نیز ارزش می‌دهد و در تلاش است تا دنیای بهتری بسازد. این تلاش‌های او، الهام‌بخش دیگران نیز خواهد بود و نشان می‌دهد که با اراده و همت می‌توان به هر هدفی دست یافت.

لغت نامه دهخدا

سعید. [ س َ ] ( ع ص )نیک بخت. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ) ( مهذب الاسماء ).ج، سعداء. باسعادت و نیک بخت. ضد شقی. ( ناظم الاطباء ). خجسته. فرخنده. خجسته. همایون. مسعود

فرهنگ معین

(سَ ) [ ع. ] (ص. ) سعادتمند، خوشبخت.

فرهنگ عمید

سعادتمند، خوشبخت، نیک بخت.

فرهنگ فارسی

وتعس ( شیخ ) نخستین از امرای بنی وتعس ( مراکش )(۸۷۵ ه.ق.۱۴۷٠م.- ۹٠۶ ه.ق.۱۵٠٠م. )
سعاتمند، خوشبخت، نیک بخت، سعدائ جمع
( صفت ) سعادتمند نیکبخت مقابل شقی جمع: سعدائ.
کرمانی متخلص به محرابی. وی بشش پشت به شیخ برهان الدین معروف بشیخ زاده پسر شیخ العالم میرسد و او از نیم. دوم ماه هشتم اول ماه نهم میزیسته است اوراست: کتاب مزارات کرمان که در سال ۹۲۵ بپایان رسانده است.

فرهنگ اسم ها

اسم: سعید (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: saeid) (فارسی: سعيد) (انگلیسی: saeid)
معنی: مبارک، سعادتمند، نیک بخت، خوشبخت، فرخنده، همایون، خجسته، ( اَعلام ) ) سعید ابن زید: [قرن اول هجری] صحابی پیامبر اسلام ( ص )، پسر عمو، شوهر خواهر و برادر زن عمر خطاب، از نخستین مسلمانان و از مهاجران، ) سعید ابن عاص: [قرن اول هجری] امیر و فاتح عرب از بنی امیه، والی کوفه و والی مدینه، ) سعید ابن عثمان: [قرن اول هجری] سردار عرب فرزند عثمان خلیفه، والی خراسان و فاتح ماوراءالنهر که در مدینه به دست اسیران بخارایی کشته شد

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَعِیدٌ: نیک بخت
معنی سَنُیَسِّرُهُ: به زودی اورا آماده خواهیم کرد ( ازکلمه تیسیر به معنای تهیه کردن و آماده نمودن است و منظور در عبارت "فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَیٰ " این است که توفیق اعمال صالحه را به او بدهد، و انجام اینگونه اعمال را برایش آسان سازد، به طوری که هیچ گونه دشواری در...
ریشه کلمه:
سعد (۲ بار)
سعد سعادت به معنی نیکبختی است چنانکه شقوة و شقاوت به معنی بدبختی است راغب گفته: سعد و سعادت آن است را در رسیدن بخیر یاری کند. ضدّ آن شقاوت است. این کلمه فقط دو بار در کلام اللّه آمده است.

جملاتی از کلمه سعید

ظهور شعر سعیدا ز شورش عشق است که نغمه‌سنجی هر نای از دم نایی است
به غلط راه در آن کوی نمی یابد کس هر گدایی به در دوست سعیدا نشود
کی می رسد به وصل سعیدا کسی به جهد تا محنت و مشقت هجران نمی کشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم