موافقت به معنای ایجاد توافق و همفکری میان افراد است. این مفهوم شامل همکاری و سازگاری در دیدگاهها و نظرات میشود. در واقع، وقتی افراد به یک توافق میرسند، به نوعی به هماهنگی در افکار و احساسات خود دست مییابند. این عمل میتواند به دو صورت عملیاتی شود: یکی از طریق همراستا شدن با یکدیگر و دیگری از طریق درک و پذیرش نظرات مختلف. همچنین میتواند به عنوان یک فرآیند اجتماعی در نظر گرفته شود که در آن افراد بر اساس تعاملات و گفتوگوهای سازنده به توافقاتی دست مییابند. این همرایی نه تنها به تقویت روابط کمک میکند، بلکه موجب ایجاد فضایی مثبت برای تبادل نظر و فکر نیز میشود. در نهایت به معنای ایجاد سازگاری و همفکری است که میتواند به پیشرفت و موفقیتهای مشترک منجر گردد.
موافقت
لغت نامه دهخدا
موافقت. [ م ُ ف َ / ف ِ ق َ ] ( از ع، اِمص ) موافقة. ضد مخالفت. ( ناظم الاطباء ). موافقه. سازواری. سازگاری. تناسب. ملایمت. همسازی. وفاق. توافق. مواطات. مواطاة. وطاء. سازش. هم آهنگی. مطاوعت. مقابل مخالفت. ( یادداشت مؤلف ): چون پیش امیر رسیدندی به موافقت وی سخن گفتندی که در خشم نمی شد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 576 ). بیعت کردم به سید خود... از روی اعتقاد و از ته دل به راستی نیت و اخلاص درونی و موافقت اعتقاد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 315 ). از آن ترسم که وحوش او را ( گاو را ) موافقت نمایند. ( کلیله و دمنه ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. همراه شدن.
۳. سازگاری.
جملاتی از کلمه موافقت
جمع آمده از سر شکوهی با او به موافقت گروهی
در سایهٔ زلف تو دمی میخسبم تو نیز موافقت کنی وقت تو خوش
هر لحظه بر موافقت جامه آه را نیلی کند در دل و آن گه برآورید