مطروح

لغت نامه دهخدا

مطروح. [ م َ ] ( ع ص ) جای دورافکنده شده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بیفکنده. ( مهذب الاسماء ). رانده شده و دور کرده شده. ( ناظم الاطباء ). دور کرده افکنده به جای دور. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || در اصطلاح اهل حدیث، روایتی است که مخالف با ادله قطعیه باشد و قابل تأویل هم نباشد. ( فرهنگ علوم دکتر سجادی ).

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع. ] ۱ - (اِمف. ) دور انداخته شده، افکنده شده. ۲ - (اِ. ) جای دور.

فرهنگ عمید

۱. انداخته شده.
۲. دور افکنده شده.

فرهنگ فارسی

انداخته شده، دورافکنده شده
۱ - ( اسم ) افکنده شده انداخته شده. ۲- دور انداخته.۳ - بحث شده. ۴ - ( اسم ) جای دور.

ویکی واژه

دور انداخته شده، افکنده شده.
جای دور.

جمله سازی با مطروح

استان مَطروح (به عربی: محافظة مطروح) از استان‌های کشور مصر است.
الحمام (به عربی: الحمام) یک منطقهٔ مسکونی در مصر است که در استان مطروح واقع شده‌است.
شهسواری از ادب گم شد که با تیغ زبان پیشتاز جهل را از پشت زین مطروح کرد
الضبعه (به عربی: الضبعة) یک منطقهٔ مسکونی در مصر است که در استان مطروح واقع شده‌است.
بین الصّبابة و الهجران مطروح قلب بحدّ سنان الشّوق مجروح‌