مذبذب

کلمه مذبذب در زبان فارسی به معنای متزلزل، دو دل یا شک‌دار است و به وضعیتی اشاره دارد که در آن فردی در تصمیم‌گیری یا حالت خود دچار تردید و ناپایداری است.

تعریف و معنا:

مردد یا دودل: مذبذب به معنای کسی است که در تصمیم‌گیری یا انتخاب خود دچار تردید و ناپایداری است. این واژه به افرادی اطلاق می‌شود که نمی‌توانند به راحتی تصمیم بگیرند و در وضعیت‌های مختلف دچار شک و تردید هستند.

تفاوت با واژه‌های دیگر:

مذبذب با واژه‌هایی مانند قاطع یا محکم در تضاد است. در حالی که این کلمه به تردید و عدم قطعیت اشاره دارد، واژه‌های قاطع و محکم به تصمیم‌گیری‌های قوی و مطمئن اشاره دارند.

معنی دیگر:

دوبهم زن یا سخن چین: همچنین مذبذب به فردی اشاره دارد که در گفتگوها و تعاملات اجتماعی، سخنان دیگران را به گونه‌ای تحریف یا دوپهلو بیان می‌کند، به طوری که موجب ایجاد تردید یا سوءتفاهم در دیگران شود.

لغت نامه دهخدا

مذبذب. [ م ُ ذَ ذَ / ذِ ] ( ع ص ) رجل مذبذب؛ مرد دودله. ( منتهی الارب ). متردد بین امرین. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ).یا آنکه بین اختیار صحبت دو تن متردد باشد و نتواندبر یکی از آن دو قرار گیرد. ( از متن اللغة ). متردد بین اقدام و احجام. ( از اقرب الموارد ). متردد. ( غیاث اللغات ). کسی که در میان کردن و نکردن کاری دودل باشد. فی القرآن: مذبذبین بین ذلک، لا الی هؤلاء و لا الی هؤلاء. ( از اقرب الموارد ). متحیر. دودل. دودله. ( یادداشت مؤلف ). || بر یک حال و یک جا قرار نگرفته. ( غیاث اللغات ). چیزی آونگان و جنبان. ( آنندراج ). || در حیرت انداخته. به شک افتاده. ( فرهنگ فارسی معین ). || دورو. منافق. ( یادداشت مؤلف ). دوبهم زن. سخن چین. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(مُ ذَ ذَ ) [ ع. ] (اِمف. ) در تردید و شک افتاده.
(مُ ذَ ذِ ) [ ع. ] (اِفا. ) مردُد، دو دل.

فرهنگ عمید

متردد، دودل.

فرهنگ فارسی

کسی که میان دوامرمترددودودل باشد، سخن چین و دورو
( اسم ) ۱- کسی که درمیان کردن و نکردن کاری دودل باشد مردد. ۲- دوبهم زن سخن چین جمع: مذبذبین. توضیح تلفظ این کلمه بصورت مذبذب غلط مشهور است.
مرد دو دله

ویکی واژه

در تردید و شک افتاده.
مردُد، دو دل.

جملاتی از کلمه مذبذب

حمید رسایی نماینده مجلس، در ۲۷ دی ۱۳۹۰ بدون اشاره به نام عماد افروغ گفت: «متأسفانه انتظار شنیدن چنین کلماتی نسبت به ارکان انقلاب اسلامی را از پشت تریبون صدا و سیما آن هم با دعوت از چهره‌هایی که مواضع متفاوت و مذبذب آن‌ها کاملاً مشهود است، نداشتیم».
دوستان این دشمنان آن می ندانم در میان تا به کی باشم مذبذب لا الی و لا الی
پر مذبذب مباش و سر گردان که ثباتست سیرت مردان
من بس نکنم به کوری آنک اندر ره دین مذبذب آمد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم