لب به لب به معنای نهایت کمال و سرشار بودن است. این اصطلاح، که در زبان فارسی برای بیان اوجِ پُر شدن یا مملو گشتن به کار میرود، گویای حالتی است که چیزی یا کسی از ظرفیت خود فراتر رفته و به نهایتِ گنجایش خود رسیده است. این مفهوم میتواند در توصیف اشیاء، مکانها، یا حتی احساسات و تجربیات به کار رود و به درک عمیقتری از کثرت و فراوانی یاری رساند.
در کاربرد روزمره، اغلب برای توصیف ظروف یا فضاهایی به کار میرود که کاملاً پر شدهاند؛ گویی دیگر هیچ فضایی برای افزودنِ حتی اندکی بیشتر وجود ندارد. این استعاره، تصویری قدرتمند از سیری و کمال را در ذهن متبادر میسازد. به عنوان مثال، لیوانی که لب به لب از آب پر شده، نشاندهنده نهایتِ رفع تشنگی و سیریابی است.
گسترش این مفهوم به حوزههای انتزاعیتر، آن را به نمادی از کمال در تجربههای انسانی بدل میکند. یک خاطره لب به لب از شادی، یا قلبی لب به لب از عشق، بیانگر تجربهای چنان غنی و سرشار است که تمام وجود فرد را در بر میگیرد. این اصطلاح، به ما کمک میکند تا عظمت و تمامیتِ پر شدن را درک کنیم و ارزشِ لحظاتِ مملو از هر آنچه نیکوست، دریابیم.