قارض در زبان فارسی، ریشهای عربی دارد و به معنای خاینده یا جونده است. این واژه به موجوداتی اشاره دارد که عادت به جویدن یا خوردن چیزی با دندانهایشان دارند، درست مثل موشها. در واقع، این تعریف تصویری واضح از ویژگی بارز این دسته از حیوانات، یعنی تواناییشان در جویدن و فرسایش دادن، به ما ارائه میدهد و به خوبی کاربرد این کلمه را در توصیف چنین موجوداتی نشان میدهد.
اما داستان قارض به همینجا ختم نمیشود و جنبه جغرافیایی هم پیدا میکند. در متون قدیمی، قارض همچنین نام یک شهرک در منطقه طخارستان علیا بوده است. طخارستان، منطقهای تاریخی در آسیای مرکزی است که امروزه بخشهایی از آن در کشورهای افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان قرار دارد. این اشاره تاریخی نشان میدهد که چگونه یک کلمه میتواند هم برای توصیف یک ویژگی حیوانی و هم برای نامگذاری یک مکان جغرافیایی به کار رود و این تنوع معنایی، غنای زبان فارسی را به نمایش میگذارد.