عزلت به معنای دوری از جمع و خلوت گزیدن است که در اصطلاح عرفا به معنای دوری از غیر خداوند و تمرکز بر او تفسیر میشود. این مفهوم یکی از اصول اساسی در سلوک معنوی به شمار میآید و سالکان باید با استفاده از اذکار و آدابی خاص به آن دست یابند. در این زمینه، مشایخ و بزرگان طریقت نظرات متفاوتی دارند. برخی آن را مرحلهای ابتدایی در سلوک میدانند، در حالی که دیگران آن را از مقامات نهایی میشمارند. آنان بر این باورند که فردی که به حقیقت وجود پی برده و به مقام انسان کامل آزاد نائل آمده، چهار واجب را باید رعایت کند: ترک، عزلت، قناعت و خُمول. شخص کامل که به مرحلهای از رهایی از دعوت و تبلیغ رسیده، ناگزیر به عزلت میرود. مولانا در آثار خود بر این نکته تأکید میکند که باید از افراد ناپاک دوری گزید، اما ارتباط با دوستان طریق و اهل معرفت را ادامه داد. این رویکرد نشاندهنده اهمیت تعادل بین این واژه و ارتباط با افرادی است که در مسیر معنوی هم راستا هستند.
عزلت
لغت نامه دهخدا
عزلت. [ ع ُ ل َ ] ( ع اِمص ) عزلة. گوشه نشینی و خانه نشینی. ( ناظم الاطباء ). جدا شدن از زن و فرزند و گوشه نشینی برای عبادت. ( غیاث اللغات ). کناره گرفتن از خلق. انزوا.گوشه گیری. اعتزال. و رجوع به عزلة شود
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* عزلت گزیدن: (مصدر لازم ) گوشه گرفتن، گوشه نشینی اختیار کردن، ترک مراوده با مردم کردن.
فرهنگ فارسی
( اسم ) گوشه نشینی اعتزال گوشه گیری.
دانشنامه عمومی
صاحبنظران بین عزلت و تنهایی فرق می گذارند. از این لحاظ، این دو واژه به ترتیب به لذت و درد تنها بودن اشاره دارند.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] عزلت، به گوشه گیری و دوری از معاشرت با دیگران می گویند.
با توجه به این دو دسته روایات، میان علما اختلاف شده که عزلت افضل است یا معاشرت و با مردم بودن. البته شکی نیست که چنانچه آمد و شد و اختلاط با مردم برای دین انسان زیان آور باشد و مفاسدی بر آن مترتب گردد، عزلت واجب خواهد بود؛ چنان که عزلت نیز اگر موجب ترک واجب گردد، از قبیل ترک تحصیل علمی که فراگیری آن بر انسان واجب است، حرام می باشد. در غیر این دو صورت (واجب و حرام)، برخی گفته اند: عزلت یا معاشرت بر حسب اشخاص، زمان ها و شرایط متفاوت است.
وجه جمع روایات
برای کسانی که اهل علم و عمل و برخوردار از مراتب بلند ایمان و تقوایند و در همه احوال به بندگی خدا قیام می کنند و خلوت و با مردم بودن برایشان یکسان است و در هر دو وضعیت توجهشان به خدا است، افضل معاشرت و همزیستی با مردم و تحمل سختی های هدایت و ارشاد آنان است. کنج عزلت گزیدن اینان چه بسا سبب گمراهی خلق و حیرت آنان و چیره شدن شیاطین بر ایشان باشد؛ اما برای غیر آنان از کسانی که اراده ای متزلزل و نفسی ضعیف دارند و می دانند که در میان مردم مالک خود نیستند و به راحتی و اندک وسوسه های شیطانی گام هاشان می لغزد و به انحراف کشیده می شوند، افضل عزلت است.