عادی

عادی

کلمه عادی در زبان فارسی معانی مختلفی دارد که به زمینه استفاده آن بستگی دارد.

منسوب به عادت: در این معنا، به چیزهایی اشاره دارد که به آن‌ها عادت کرده‌ایم یا به طور معمول در زندگی روزمره با آن‌ها روبرو می‌شویم. به عنوان مثال، رفتارهای روزمره افراد.

معمولی و پیش پا افتاده: این معنا به چیزهایی اشاره دارد که خاص یا استثنائی نیستند و در زندگی روزمره به طور طبیعی و بدون توجه خاصی رخ می‌دهند. مثلاً، یک روز معمولی در زندگی یک فرد می‌تواند شامل کارهای روزمره‌ای مانند رفتن به محل کار، خرید و استراحت باشد.

در عربی (عادّی): در زبان عربی، این کلمه به صورت عادّی نوشته می‌شود و به معنای غیر ویژه به کار می‌رود. در فارسی، به دلیل رسم‌الخط رایج، تشدید (ّ) در این کلمه حذف می‌شود.

متجاوز و ستمگر: در برخی از متون، به معنای کسی که به دیگران ظلم می‌کند یا تجاوز می‌نماید، نیز به کار می‌رود. این معنا به نوعی به ویژگی‌های منفی اشاره دارد که در برخی از زمینه‌ها ممکن است به کار رود.

دشمن و قدرت: در برخی از متون، به معنای دشمن یا قدرت نیز استفاده می‌شود، که بیشتر در متون ادبی یا تاریخی به چشم می‌خورد.

در مجموع، این کلمه با توجه به زمینه و کاربرد آن، معانی مختلفی دارد که از عادت و معمولی بودن تا مفاهیم منفی مانند ستمگری و دشمنی را شامل می‌شود.

فرهنگ معین

[ ع. ] (اِفا. ) ۱ - متجاوز، ستمگر. ۲ - دشمن. ج. عدات.
[ ع. ] (ص نسب. ) ۱ - منسوب به عادت، آن چه که به آن عادت کرده باشند. ۲ - در فارسی به معنای معمولی، پیش پا افتاده.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به عادت آن چه که بدان خو گرفته باشند آنچه بدان معتاد شده باشند.

جملاتی از کلمه عادی

استفاده از فیوز در دستگاه‌های برقی، تنها برای حفاظت از خودِ دستگاه در برابر عبور جریانِ بیش از تحملِ دستگاه است، و نه مستقیماً برای حفاظت از انسان. به همین ترتیب، فیوزهای عادی که در منازل، کنار کنتور برق نصب می‌شوند نیز برای جلوگیری از آسیب به سیم‌ها در سیم‌کشی در اثر گرم شدن بیش از حد آن‌ها هنگام عبور جریان زیاد از سیستم هستند، و از انسان محافظت نمی‌کنند. نوع خاصی از فیوزهای اتوماتیک که گاهی کلید محافظ جان خوانده شده‌اند، برای حفاظت از انسان به کار می‌روند.
ابن جُزَی نقل می‌کند که او در پایان سفر خود گفته‌است: «من در واقع بحمدلله به آرزوی خود در این گیتی که همان سفر بر روی زمین است دست یافتم؛ افتخاری که افراد عادی دیگر به آن دست نیازیدند.»
گهی به برکۀ درندگان گهی زندان گهی به بزم می و ساز باغی عادی
چو مهراس جنگی و چون قهقهام چو لواج عادی مر آن خویشکام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم