ضلال، واژهای عربی است که در زبان فارسی به معنای گمراه شدن، بیراهه رفتن و تباه گشتن به کار میرود. این مفهوم در متون کهن فارسی، بهویژه در منابع لغتشناسی و تفسیری، با استناد به آثاری چون تاج المصادر، دهار و زوزنی مورد بررسی قرار گرفته است. در این منابع، این واژه به گم گشتن در مسیر حق و حقیقت، انحراف از صراط مستقیم و از دست دادن راه هدایت اشاره دارد.
این واژه، فراتر از معنای لغوی، بار معنایی عمیقی را در بر میگیرد و به وضعیتی اشاره دارد که فرد یا جامعه از مسیر درست و صلاح منحرف شده و در ورطه هلاکت و نیستی گرفتار میآید. گمراهی میتواند ریشه در جهل، نادانی، هواپرستی، پیروی از وسوسههای شیطانی یا تقلید کورکورانه از دیگران داشته باشد. نتیجه این انحراف، تباهی و ضایع شدن عمر، استعدادها و فرصتهاست که فرد را از رسیدن به کمال و سعادت باز میدارد.
واژه ضلال که ریشهای عربی دارد، در زبان فارسی به مفاهیمی چون گمراهی، انحراف از مسیر حق و تباهی اطلاق میشود. این معنا در متون کهن فارسی، با استناد به منابع معتبر لغتشناسی مانند تاج المصادر، دهار و زوزنی بازتاب یافته است. این منابع، ضلال را به معنای گمراه گشتن و بیراه شدن تعریف کردهاند که دلالت بر از دست دادن مسیر هدایت و افتادن در وادی گمراهی دارد.
فراتر از معنای صرفاً لغوی، ضلال به وضعیتی درونی و بیرونی اشاره دارد که فرد یا جامعه را از مسیر صلاح و کمال دور میسازد. این انحراف میتواند ناشی از عوامل گوناگونی چون جهل، نادانی، پیروی از امیال نفسانی، وسوسههای شیطانی یا تقلید نابخردانه باشد. پیامد این گمراهی، ضایع ماندن و از دست دادن فرصتهای ارزشمند برای رشد و تعالی است که در نهایت به تباهی و ناکامی میانجامد.