سلامت

تندرستی یا سلامتی به معنای تأمین رفاه کامل در ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی انسان است. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، تندرستی تنها به معنای عدم وجود بیماری یا نقص در بدن نیست، بلکه به معنای عدم وجود هرگونه مشکل روانی، اجتماعی، اقتصادی و جسمانی برای هر فرد در جامعه است. سلامتی در فرهنگ به معنای احساس تندرستی و شادابی است و همچنین به تناسب اعضای مختلف بدن با یکدیگر اشاره دارد. امروزه اهمیت توسعه بهداشت عمومی برای ایجاد عدالت اجتماعی در حوزه سلامت بر کسی پوشیده نیست. سلامتی جسمی شامل تمامی قابلیت‌های فیزیکی بدن است. فرد یا پدیده‌ای که دارای تندرستی باشد، به عنوان تندرست یا سالم شناخته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

سلامت. [ س َ م َ ] ( ع مص، اِمص ) بی گزند شدن. بی عیب شدن. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات )

فرهنگ معین

(سَ مَ ) [ ع. سلامة ] ۱ - (مص ل. ) بی - عیب شدن. ۲ - رهایی یافتن. ۳ - (اِمص. ) امنیت. ۴ - تندرستی. ۵ - نجات، رستگاری. ۶ - خالص از بیماری، شفا.

فرهنگ فارسی

پاکی ورهایی ازعیب و آفت، بی عیبی، تندرستی
۱ - ( مصدر ) بی گزند شدن بی عیب شدن ۲ - رهایی یافتن نجات یافتن. ۳ - ( اسم ) امنیت. ۴ - عافیت تندرستی ۵ - نجات رستگاری. ۶ - خلاص از بیماری شفا. ۷ - آرامش صلح. ۸ - ( صفت ) سالم تندرست: پدرم سلامت است. یا سلامت نفس. نیک نفسی خیر اندیشی. یا بسلامت. به هنگام خداحافظی گویند بسلامت برو. یا به سلامت بودن. سالم بودن. یا بسلامت ماندن. در امان بودن مصون ماندن. یا سرت بسلامت. بتو تسلیت میگویم.

فرهنگ اسم ها

اسم: سلامت (دختر) (فارسی) (تلفظ: salāmat) (فارسی: سَلامت) (انگلیسی: salamat)
معنی: تندرستی، صحت، ( عربی )، سالم، ( در حالت قیدی ) بطور سالم، در حال صحت، ( در قدیم ) امنیت و آرامش، رستگاری

جملاتی از کلمه سلامت

فساد ممالک شود زان پدید امید از سلامت بباید برید
جاوید بزی بارخدایا به سلامت با دولت پیوسته و با عمر بقایی
هرچند گیرم راه سلامت لطف خرامت بر من زند راه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم