وَ هذا صِراطُ رَبِّکَ مُسْتَقِیماً الصراط المستقیم اقامة العبودیة مع التحقیق للربوبیة. فرقی است مؤیّد بجمع، و جمعی است مقید بشرع. فرق بیجمع جهد معتزلیان است از راه بیفتاده، و بمنزل حقیقت نرسیده، و جمع بیفرق طریق اباحتیان است، شریعت دست بداشته، و حقیقتی که نیست پنداشته.
درجه اول ریا باشد به اصل ایمان و این ایمان منافق بود. و کار وی صعبتر بود از کافرکه وی نیز به باطن کافر است و به ظاهر تلبیس همی کند و چنین اندر ابتدای اسلام بسیار بوده اند و اکنون کمتر باشد، اما اباحتیان و کسانی که ملحد شده اند و به شریعت و آخرت ایمان ندارند و به ظاهر خلاف آن همی نمایند، از جمله این منافقان باشند که جاوید به دوزخ باشند.
سهل تستری رحمهم الله می گوید که اگر همه عالم خون گیرد، قوت مومن از حلال بود و آن آن است که مومن جز قدر ضرورت نخورد، نه آن که این اباحتیان همی گویند که حرام که فرا وی رسد حلال شود که یک خرما از صدقات فرا رسول (ص) می رسید و حلال نمی شد.
اما جهود و ترسا، معاملت ایشان درست بود، ولیکن باید که مصحف و بنده مسلمان به ایشان نفروشد. و اگر اهل حرب باشد سلاح به ایشان نفروشد که این معاملت بر ظاهر مذهب باطل بود و وی عاصی شود، اما اگر اباحتیان و زندیق باشند معاملت با ایشان باطل بود و حکم ایشان حکم مرتدان باشد.