بزرگان

کلمه بزرگان به معنای افراد بزرگ یا نخبگان است و به افرادی اشاره دارد که به دلیل سن، تجربه، دانش، مقام یا ویژگی‌های خاصی که دارند، مورد احترام و ارادت دیگران قرار می‌گیرند. این واژه می‌تواند به افراد در زمینه‌های مختلفی مانند علم، هنر، سیاست، دین و فرهنگ اشاره داشته باشد.

بزرگان به عنوان الگوهایی برای جامعه شناخته می‌شوند و نظرات و دیدگاه‌های آن‌ها در بسیاری از موارد مورد توجه و احترام قرار می‌گیرد. در بسیاری از فرهنگ‌ها، بزرگ‌ترها به عنوان منبع حکمت و تجربه شناخته می‌شوند و جوان‌ترها به آن‌ها مراجعه می‌کنند تا از دانش و تجربیاتشان بهره‌مند شوند.

در برخی موارد، واژه بزرگان می‌تواند به گروهی از افراد با ویژگی‌های خاص مانند پیشکسوتان یک حرفه یا هنرمندان مشهور نیز اشاره داشته باشد. به طور کلی، این مفهوم نشان‌دهنده ارزش‌ها، دانش و تجربه‌ای هستند که می‌توانند به جامعه و نسل‌های آینده کمک کنند و در ایجاد فرهنگ و هویت اجتماعی نقش مهمی ایفا کنند.

لغت نامه دهخدا

بزرگان. [ ب ُ زُ ] ( اِ ) ج ِ بزرگ. اعاظم. امجاد. اماجد. اکابر. اشخاص بزرگ و مهم. سران. اعیان.اشراف. امیران. ( از یادداشتهای دهخدا ):
همان اندریمان که پیروز گشت
بکشت از بزرگان ما سی وهشت.فردوسی.همه اعیان و بزرگان درگاه نزدیک وی رفتند. ( تاریخ بیهقی ).
بزرگانْش گفتند کز بیش و کم
اگر بخت یاور بود نیست غم.اسدی.گوئی که از نژاد بزرگانم
گفتاری آمدی تو نه کرداری.ناصرخسرو.و بمشایعت او جمله لشکر و بزرگان برفتند. ( کلیله و دمنه ).
پیش بزرگان ما آب کسی روشن است
کآب ز پس میخورد بر صفت آسیاب.خاقانی.بباید ساختن با داغ دوری
که عیب است از بزرگان ناصبوری.نظامی.امراء خراسان و بزرگان اطراف در مجلس او صف کشیدند و پیش تخت او بایستادند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 176 ).
بزرگان ِ پس رفته نشتافتند.امیرخسرو.سخنی بی غرض از بنده مخلص بشنو
ای که منظور بزرگان حقیقت بینی.حافظ.

فرهنگ فارسی

جمع بزرگ اعاظم.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بازرگان (۲) (یا بَزِرگان)، صورت ترکی کلمه فارسی «بازَرگان» است.
در ترکی عثمانی این واژه در مورد تجار مسیحی و به ویژه تجار یهودی به کار می رفت.
مناصب مرتبط با بزرکان
بعضی از آنان در دربار یا در نیروهای مسلح عثمانی مناصبی یافته بودند؛ از آن جمله اند: «بازرگان باش ی»، یعنی رییس تدارک منسوجات برای خانواده سلطنتی، و «اُجاقْ بازرگانی»، یعنی پیش کار و ناظر خرج که معمولاً یونانی یا یهودی بود و پرداخت مواجب و تدارک ملزومات ینی چری را بر عهده داشت.
این منصب ها در بعضی از خانواده ها بتدریج موروثی شده بود.

جمله سازی با بزرگان

یا به دیوان با بزرگان شغلها سازی همی یا به ایوان با ندیمان جفت جام و ساغری
وی در روز چهارشنبه ۹ جمادی الاول ۹۱۰ هجری قمری درگذشت و در تشییع جنازه او علما و سلاطین و بزرگان شرکت کردند و قبر او زیارتگاهی است که به دشمن اندلس معروف است در فاس.
ز قلیه‌های بزرگان سر که پیشانی مرا سه جرعهٔ بر ناشتای میکده بس
لذا نفوذ زبان ترکی در این مناطق به حدی است که تنها بزرگان محل به زبان کردی آشنایی دارند و فقط در مواقع ضروری در معاشرت با دیگر افراد منطقه به آن زبان تکلم می کنند.تمام کرمانج ها خلخال از جمله روستای اقبلاغ کرد، به لحاظ مذهبی تماماً شیعه مذهبند.
بنابر شاهنامه فردوسی الان‌شاه نام یکی از بزرگان دوره ‌یزدگرد بزه‌گر است که پس از کشته شدن یزدگرد بزه‌گر در چشمه سو خواستار تاج و تخت ایران بود.