بزرگ

بزرگ شدن طحال، که به آن اسپلنومگالی نیز گفته می‌شود، به وضعیتی گفته می‌شود که در آن طحال به طور غیرطبیعی بزرگ می‌شود. طحال به عنوان عضوی در سیستم ایمنی بدن، نقش مهمی در تصفیه خون و تولید سلول‌های خونی دارد.

علت بروز این مشکل:

عفونت‌ها: عفونت‌های ویروسی (مانند عفونت‌های ویروسی اپشتین-بار) یا باکتریایی (مانند سل) می‌توانند باعث بروز این مشکل شوند.

بیماری‌های کبدی: بیماری‌هایی مانند سیروز کبدی می‌توانند فشار خون در ورید پورتال را افزایش دهند و منجر به بزرگ شدن طحال شوند.

اختلالات خونی: بیماری‌هایی مانند لوسمی، لنفوم و آنمی همولیتیک می‌توانند باعث تجمع سلول‌های خونی در طحال و افزایش اندازه آن شوند.

اختلالات متابولیک: برخی بیماری‌های متابولیک، مانند بیماری گاشر، می‌توانند به انباشت مواد در طحال و بروز این عارضه منجر شوند.

بیماری‌های خودایمنی: بیماری‌هایی مانند لوپوس و آرتریت روماتوئید ممکن است باعث بوجود آمدن این مشکل شود.

علائم و تشخیص:

علائمی مانند درد در ناحیه شکم، احساس پری، یا مشکلات در هضم از علایم این بیماری است. برای تشخیص، پزشک ممکن است آزمایش‌های خون، سونوگرافی یا سی‌تی‌اسکن را تجویز کند.

درمان:

درمان بستگی به علت بیماری دارد و ممکن است شامل درمان عفونت، کنترل بیماری‌های زمینه‌ای یا در موارد شدید، جراحی برای برداشتن طحال باشد.

لغت نامه دهخدا

بزرگ. [ ب َ رَ ] ( اِ ) بزرک. تخم کتان. ( ناظم الاطباء ). دانه ایست که از آن روغن چراغ گیرند و بعربی کتان گویند. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). رجوع به بزرک شود.
بزرگ. [ ب ُ زُ ] ( ص ) ضد خرد. ( شرفنامه منیری ). ضد کوچک. ( آنندراج ). نقیض کوچک. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ). مقابل کوچک، چنانکه کلان مقابل خرد و درشت مقابل ریز و کبیر مقابل صغیر. مقابل خرد. اکبر.جلیل. ضخم. ( یادداشت بخط دهخدا ). عَبَنبل. نعند. ( منتهی الارب ). شریف. ( المنجد ). جحادر. ( تاج العروس ). عِنک. عَنْجَج. کمرة. ارزب. اجسم. جسیم. جزیل. مثیل. جُلال. اعظم. عظیم. جنادل.

فرهنگ اسم ها

اسم: بزرگ (پسر) (فارسی، کردی) (تلفظ: bozorg) (فارسی: بزرگ) (انگلیسی: bozorg)
معنی: برجسته، مشهور، بزرگوار، شریف، دارای اهمیت و موقعیت اجتماعی، والا، برجستة، نام شاعری کرد ( نگارش کردی

جملاتی از کلمه بزرگ

شاه گیتی دار و لشگر بر پسر دارد چنان دو بزرگ ماه دیدار و دو سر و سیم بر
سید بزرگوار سید رضی الدین بن کاوس رحمه الله ذکر کرده است که آن مکان پس از صدقه دادن از آن رو حلال گشته است که آن مردمان به شرط وفا نکردند. محمد بن داود نیز وفا نکردن ایشان را به شرط در باب نوادر کتاب زیارات ذکر کرده است.
و گفت: هرکه مراقبت کند خدای را در خطرات دل خویش، بزرگ گرداند خدای او را در حرکات ظاهر او، و هرکه بترسد با خدای گریزد و هرکه در خدای گریزد نجات یابد.
تو بزرگ شهریاری و که دید شهریاری که ز جمع شهریاران به تو شهریار ماند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم