اقتضا

کلمه اقتضا به معنای نیاز، ضرورت یا الزام است و به حالتی اشاره دارد که چیزی به طور طبیعی یا منطقی نیازمند یا مستلزم چیزی دیگر باشد. اقتضا می‌تواند به عنوان یک اصل یا قاعده در نظر گرفته شود که بر اساس آن، رفتارها، تصمیمات و انتخاب‌ها شکل می‌گیرند. به عنوان مثال، در روابط انسانی، این کلمه می‌تواند به معنای نیاز به احترام متقابل و همکاری باشد که در هر نوع ارتباطی ضروری است. همچنین، در زمینه‌های قانونی، اقتضا به معنای الزامات قانونی و حقوقی است که باید رعایت شوند. این واژه به ما یادآوری می‌کند که هر عمل یا تصمیمی باید بر اساس نیازها و شرایط موجود اتخاذ شود و در غیر این صورت ممکن است به نتایج نامطلوبی منجر شود.

فرهنگ عمید

۱. درخور و مناسب بودن.
۲. خواهش، درخواست.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) وام را باز خواستن مطالبه کردن و گرفتن بدهی کسی را. ۲ - ( مصدر ) در خور بودن مناسب بودن. ۳ - ( اسم ) خواهش در خواست. ۴ - مطالبه. ۵ - ادعا. ۶ - لزوم.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اقتضا (اصول). تاثیر در تحقق شیء یا در علم به شیء می باشد.
اقتضا، در لغت به معنای استدعا و طلب است و در اصطلاح، گاهی در موردی استعمال می شود که مقتضی، در ثبوت واقعی شیء اثر می کند؛ در این صورت، معنای اقتضا عبارت است از « علیت »، مانند: «النار مقتض للحرارة»، یعنی آتش، تاثیر واقعی در ایجاد حرارت واقعی دارد و ارتباطی به علم و آگاهی ندارد؛ این اقتضا را «اقتضا به نحو علیت و تاثیر» می نامند ( اقتضای ثبوتی ).
اقتضای اثباتی
و گاهی کلمه اقتضا، در علیت برای « علم به ثبوت شیء » استعمال می شود که معلول ثبوت واقعی شیء نیست، بلکه معلول اطلاع و علم به آن شیء است ( اقتضای اثباتی )، مثل این که گفته می شود: فلان روایت، اقتضای وجوب نماز جمعه را دارد یا نه، که در این مثال، مقصود این است که آیا آن روایت، شانیت ایجاد علم به وجوب نماز جمعه را در مکلف دارد یا نه؛ این اقتضا را « اقتضا به نحو کشف دلالت » می نامند.
نکته
یکی از موارد بحث اقتضا در علم اصول این است که آیا امر به شیء مقتضی نهی از ضد آن می باشد یا خیر.

جمله سازی با اقتضا

نی نی، زبس گناه گرانبار گشته ای بار گران، بلی، کند این هیئت اقتضا
تقریباً تمام مساجد سلطنتی استانبول که به فرمان سلطان‌ها در دورهٔ حکومت عثمانی ساخته شده‌اند معماری مشترکی دارند و شامل گنبد، محراب، مناره و حیاط هستند و همچنین مجموعهٔ مسجد که آن را کلیه می‌نامند. کلیه‌ها شامل مرکزی برای مداوای بیماران بودند که آن را «دارالشفا» می‌نامیدند و همچنین حمام عمومی، کاروان‌سرا، مطبخ، مدرسه و دارالقرآن. این مراکز به اقتضای نیازهای مذهبی و فرهنگی شکل گرفته بودند.
دوام دولت او را چو در حمایت عدل قضا نظام جهان دیده اقتضا کرده
لاهوتی برای بیان اندیشه‌های نو در وزن عروضی نیز دست به نوآوری می‌زند. در اشعار وی به سبب آشنایی وی با ادبیات اروپا گاه به اقتضای گفتگوهای بلند، مصراع‌ها کوتاه و قافیه‌ها جابه‌جا شده‌است.
اگرچه بیشتر الیاف تولید شده از برق‌ریسی فیلامنت‌های جامد مدور هستند اما بر حسب اقتضا می‌توان ساختارهای تیوپی، نواری، مارپیچی و منجوقی نیز تولید کرد.
چون چهارم بار آن ترک خطا لاغ از آن استا همی‌کرد اقتضا
اتومبیل یک مهاجر جنگی مقیم تهران به سرقت برده می‌شود. او همراه پسرش جستجویی ناامیدکننده را برای یافتن تنها دارائیش آغاز می‌کنند. در این بین او با مردی آشنا می‌شود به اقتضای حرفه اش می‌تواند وی را در ردیابی اتومبیل مسروقه کمک کند. طی این جستجو «برنا» پسر مرد نیز در پی یافتن عینک گمشده اش است. جستجوی همزمان پدر و پسر مسایلی را ایجاد می‌کند…
زینت هرکس به قدر اقتضای وضع اوست قبضه داند بر سر خود به ز افسر تیغ را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال چای فال چای فال تاروت فال تاروت فال زندگی فال زندگی