کلمه تجوز به معنای عبور یا تجاوز از حدود مشخص است. در زبان فارسی، این واژه و معانی آن در ترکیبهای مختلف و جملات به کار میرود. رعایت قواعد نگارشی و دستوری در نوشتار و استفاده از واژههای فارسی اهمیت زیادی دارد. همچنین این واژه بدون اعرابگذاری نوشته میشود و به معنای عبور از حدود یا قوانین است و همچنین میتواند به معنای تجاوز به حقوق دیگران نیز به کار رود. در جملات، باید توجه داشت که این کلمه معمولاً با فعل و دیگر اجزای جمله هماهنگ میشود. در نوشتن متون، از کلمات و عبارات مرتبط با این واژه در موقعیتهای مناسب و به دور از ابهام استفاده کنید. همچنین میتوان از این کلمه در ترکیب با واژگان دیگر به کار برد.
تجوز
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. تحمل کردن.
۳. چشم پوشی کردن.
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
تجوز، از اقسام احوال لفظ و حالتی است که به هنگام استعمال لفظ در معنای مجازی، برای آن لفظ پیدا می شود.
نکته
اصل در الفاظ، عدم تجوز است، زیرا استعمال لفظ در معنای مجازی به قرینه نیاز دارد؛ بر خلاف استعمال حقیقی.
جملاتی از کلمه تجوز
اسم گندم لبیب ذو تمییز به تجوز کند بر او تجویز
پسران بفرمان پدر عزم راه کردند و ساز سفر بساختند، خرواری چند بار ازین متاع اعراب فراهم کردند ازین کسودان و حبّ الصنوبر و مقل و صوف و موی گوسفند و روغن گاو و کشک و امثال این و نیز گفتهاند که در آن کفشهای کهنه بود و غرارها و رسنها و جوالها داشته. و قال ابن عباس: کانت دراهم ردیّة زیوفا لا تجوز الّا بوضیعة این بارها برداشتند و روی به مصر نهادند، و این سوم بارست که برادران یوسف به مصر شدند.