ریشاریش

لغت نامه دهخدا

ریشاریش. ( ص مرکب، ق مرکب ) جنگ دست به یقه. جنگ رویاروی. دست به گریبان. ( فرهنگ فارسی معین ). جنگ تن بتن. ( از یادداشت مؤلف ): جنگی صعب و کاری ریشاریش و یک زمان بداشت و چند تن از هر دو جانب کشته شدند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 436 ). هر برج که برابر امیر بود بسیار مردم گرد آمدندی و جنگ ریشاریش کردندی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 113 ).

فرهنگ معین

(ق مر. ) جنگ تن به تن.

جمله سازی با ریشاریش

ریش این فرعون گیر و سخت دار جنگ ریشاریش کن مردانه‌وار
بکن مجاهده با نفس و جنگ ریشاریش که صلح را ز چنین جنگ‌ها مدد باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مرسوله یعنی چه؟
مرسوله یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز