خاکزاد

کلمه «خاکزاد» به معنای کسی است که از خاک آفریده شده یا خاستگاه و ریشه‌اش به خاک بازمی‌گردد. این واژه اشاره‌ای به ساده‌زیستی و پیوند انسان با طبیعت دارد و یادآور اصل و ماهیت زمینی انسان است. در زبان فارسی، خاکزاد هم به شکل واقعی و هم به صورت استعاری کاربرد دارد.

در معنای حقیقی، خاکزاد به آدمی اشاره دارد که از خاک و طبیعت سرچشمه گرفته است. در معنای مجازی، این واژه به عنوان لقبی فروتنانه استفاده می‌شود، وقتی فرد می‌خواهد تواضع و ساده‌زیستی خود را نشان دهد. چنین کاربردی بیشتر در ادب، گفتار مؤدبانه یا موقعیت‌های رسمی دیده می‌شود.

استفاده از «خاکزاد» به عنوان صفت یا لقب، هم یادآور ریشه‌های انسانی و هم بیانگر فروتنی و احترام به اصل وجود است. این کلمه با تأکید بر تواضع و پیوند انسان با زمین، ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی مانند فروتنی، شکرگزاری و احترام به طبیعت را منتقل می‌کند.

لغت نامه دهخدا

خاک زاد. ( ن مف مرکب ) خاک نژاد. ( آنندراج ):
ببین کاتشین کرمک خاکزاد
جواب از سر روشنائی چه داد.سعدی.

فرهنگ عمید

۱. زاده شده از خاک: نشاید بنی آدم خاک زاد / که در سر کند کبر و تندیّ و باد (سعدی: ۱۷۳ ).
۲. [مجاز] لقبی که گوینده برای اظهار فروتنی و تواضع به خود می دهد، خاکسار.

فرهنگ فارسی

زاده ازخاک، خاکی نژاد، آدم که ازخاک آفریده شده
( صفت ) خاکی نژاد.

جمله سازی با خاکزاد

ببین کآشتی کرمک خاکزاد جواب از سر روشنائی چه داد
نشاید بنی‌آدم خاکزاد که در سر کند کبر و تندی و باد
تو میگوئی که آدم خاکزاد است اسیر عالم کون و فساد است
گفتا که مهلتم بده از بهر رهزنی تا انتقام خود کشم از خاکزادها