ایتمان

لغت نامه دهخدا

ایتمان. [ ت ِ ] ( ع مص ) ائتمان. اعتماد کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). امین داشتن. ( المصادر زوزنی ). || به بیم و ترس گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || مشورت کردن. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24 ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ائتمان ] (مص م . ) استوار داشتن ، امین کردن .

ویکی واژه

ائتمان
استوار داشتن، امین کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال تاروت فال تاروت فال عشق فال عشق فال تک نیت فال تک نیت